را جامه ظاهر خود قرار ندهيد، بلكه آن را در
جان خود جاى دهيد، زيرا در غير اين صورت جز فايدهاى اندك چيزى عايد آنها نخواهد
شد، دثار به جامه رويين گفته مىشود.
(47925- 47918)
2- جمله و دخيلا دون شعاركم،
در تأكيد مطلب بالاست، و دستور مىدهد كه طاعت خداوند را در زير جامه
زيرين خويش قرار دهيد، بديهى است اين عمل در جامه غير محسوس امكان پذير است، سپس آن
بزرگوار سخن مذكور را تفسير، و فرموده است: ... و لطيفا بين أضلاعكم يعنى آن را در
ميان پهلوهاى خود جاى دهيد. واژه لطف اشاره به جنبه اعتقادى و عقلى طاعت، و تعبير
بين أضلاعكم كنايه از اين است كه آن را در دلهاى خود جايگزين سازيد.
(47929- 47926) 3- طاعت خداوند را امير و فرمانروا گردانيد، واژه
أمير را از نظر حرمتى كه طاعت خداوند دارد و لزوم مقدّم داشتن آن بر ديگر كارها
براى آن استعاره فرموده است.
(47933- 47930) 4- آن را آبشخورى براى هنگام ورود خويش قرار دهيد،
منظور از هنگام ورود، روز رستاخيز است، واژه منهل (آبشخور) را براى طاعت الهى
استعاره آورده است، زيرا انسان از طريق پرهيزگارى و فرمانبردارى خداوند مىتواند
در روز رستاخيز از شرابى كه ويژه پاكان و نيكوكاران است سيراب گردد.
(47937- 47934) 5- طاعت خداوند را در پيشگاه او شفيع، و براى رسيدن
به مقاصد خويش وسيله قرار دهيد، بديهى است انسان با طاعت و بندگى، شايستگى
مىيابد، كه خداوند مطالب او را بر آورده سازد، واژه شفيع براى وسيله و آنچه مايه
تقرّب به درگاه پروردگار مىگردد استعاره شده است.
(47941- 47938) 6- آن را سپرى براى روز وحشت و هراس خود قرار دهيد،
آشكار است كه بندگى حقّ تعالى در روز قيامت كه روز فزع اكبر و فرا رسيدن بزرگترين
هول و وحشت است انسان را از عذاب خداوند مانع و نگه دار است.
(47945- 47942) 7- آن را چراغ اندرون گورهاى خويش گردانيد، ما
مىدانيم چگونه بندگى