responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 788

اين نيز مستلزم نقصان كه لازمه‌اش احتياج و امكان است خواهد بود و خداوند متعال از نياز و امكان منزّه مى‌باشد، و نيز بذل رحمت، او را از عقاب و كيفر باز نمى‌دارد، زيرا ترحّم مستلزم رقّت طبع و نرمدلى ناشى از عوارض جسمى است و ذات مقدّس بارى تعالى از اينها منزّه است.

(47438- 47427)

فرموده است: و لا يجنّه البطون عن الظّهور.

اين گفتار محتمل دو گونه تفسير است، نخست اين كه خفاى او از خردها كه نمى‌توانند چگونگى ذات مقدّس او را ادراك كنند و ناپيدايى او در برابر چشمها كه نمى‌توانند او را ببينند، ظهور او را در برابر ديده دلها و پيدايى او را در چهره آثار قدرت و ملكوت عزّت مانع نيست، دوّم اين كه خداوند منزّه از مكان است و در جايى قرار ندارد تا در آن جا مخفى بوده و بر اشيا ظهور نداشته و ناپيدا باشد، مراد از جمله و لا يقطعه الظّهور عن البطون اين است كه ظهور يا آگاهى او به همه امور عوالم وجود مانع آن نيست كه ناديده و ناپيدا بوده و خردها نتوانند او را ادراك كنند، و يا چگونگى علم او را به نهان امور و حقايق اشيا بدانند.

(47440- 47439)

فرموده است: قرب،

يعنى با علم و قدرت خود به همه اشيا نزديك است همچون نزديكى علّت به معلول خود فنأى يعنى: دور است از اين كه عقول و حواسّ او را ادراك كنند.

(47443- 47441)

فرموده است: و علا فدنا،

بلندى و برترى حقّ تعالى در قياس وى با آثار و مخلوقات او مانند برترى علّت بر معلول است، و مقصود از دنوّ نزديكى او با همه شرف و برترى به آفريدگان است.

(47449- 47444)

فرموده است: و ظهر فبطن و بطن فعلن،

اين تأكيدى است بر آنچه پيش از اين فرموده است، و ما سابقا بطور مكرّر در اين باره توضيح داده‌ايم.

(47463- 47455)

فرموده است: لم يذرء الخلق باحتيال ... تا لكلال.

اين گفتار در تنزيه حقّ تعالى است كه آثار خود را با به كار گرفتن وسايل و اسباب و چاره انديشى و غور و بررسى پديد نياورده و هيچ گاه به سبب خستگى و

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 788
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست