responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 734

الهى است لذا مستلزم منتهاى خشنودى پروردگار از بندگان مى‌باشد، امام (ع) پس از آگاهيهايى كه در باره تقوا به شنوندگان داده به رعايت آن امر مى‌كند، و در باره انگيزه‌هايى كه انسان را وادار مى‌سازد تقوا را به كار بندد و از خداوند بيم و هراس داشته باشد هشدار مى‌دهد. يكى از اين انگيزه‌ها اين است كه انسان زير نظر و مراقبت پروردگار بوده و به هر كار او دانا و آگاه است. واژه عين مجازا براى علم استعاره شده و اين از باب اطلاق نام سبب بر مسبّب است، زيرا عمل چشم ملازم با حصول علم است. ديگرى اين است كه موى پيشانى يا زمام انسان در دست خداوند است يعنى در كف قدرت اوست، و اين كه از تمام بدن پيشانى را اختصاص به ذكر داده براى اين است كه دانسته شود مهمّترين و شريفترين اعضاى بدن، مملوك خداوند و در اختيار اوست، واژه يد مجازا بر قدرت اطلاق مى‌شود، و اين از باب تسميه سبب است كه قابليّت دارد نام مسبّب بر آن گذاشته شود، يكى ديگر از انگيزه‌ها اين است كه هر گونه تقلّب و دگرگونى انسان در قبضه اقتدار اوست، يعنى حركت و سكون و همگى رفتار انسان بر حسب اقتضاى قدرت و حكم خداوند است و هيچ چيزى از زير فرمان او بيرون نيست.

(39853- 39851)

فرموده است: إن أسررتم.

اين سخن به دليل گفتار خداوند متعال است كه فرموده است: «يَعْلَمُ ما يُسِرُّونَ»^ «آنچه را در نهان انجام مى‌دهيد مى‌داند».

(39869- 39854)

فرموده است: إن أعلنتم كتبه ... تا باطلا.

پيش از اين بارها در باره كاتبان اعمال سخن گفته‌ايم.

پس از اين گفتار خود را در باره تقوا و پرهيزگارى با عبارت و اعلموا ... تا من الفتن تأكيد مى‌كند، جمله من يتّق اللّه يجعل له مخرجا عين الفاظ قرآن است.

(39884- 39870)

فرموده است: من الفتن.

اين سخن تفسير واژه مخرجا مى‌باشد يعنى خداوند راهى براى خروج او از فتنه‌ها قرار مى‌دهد، و نورا من الظّلم يعنى: به وسيله انوار علومى كه بر اثر تقوا

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 734
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست