است، واژه جود در جمله: «و آخر بنفسه يجود»
را براى كسى كه در حال جان دادن است استعاره آورده است [1]،
بدين مناسبت كه آدمى هنگام مرگ جان خود را مىدهد و تسليم مىكند، همان گونه كه
جواد يا بخشنده دارايى خود را مىبخشد، پس از اين دستور مىدهد كه مرگ را به ياد
آورند، و آن را با آثار و صفات نفرت انگيزش توصيف مىكند كه ويران كننده لذّات و
خوشيها، و تباه كننده شهوات و اميال، و قطع كننده آرزوها و اميدهاست، و فرموده است
در آن هنگام كه به سوى كارهاى زشت مىشتابيد مرگ را به خاطر آوريد تا يادآورى آن
شما را از ارتكاب اعمال ناروا باز دارد، سپس مردم را ترغيب مىفرمايد كه رو به سوى
خدا آورند و از او كمك بخواهند تا مشمول عنايات او شوند و لطف جميل او را بخواهند
كه توفيق دهد با مواظبت بر انجام دادن تكاليفى كه بر عهده ما گذاشته است، نسبت به
اداى حقوق واجب او اقدام كنيم، و نعمتهاى بىكران او را پيوسته معترف و سپاسگزار
باشيم، و با در نظر گرفتن جلال كبريايى او همه چيز را از او بدانيم، كه توفيق نيز
از اوست.
[1] استعاره يكى از اصطلاحات علم بيان است و عبارت از مجازى است كه
به علاقه مشابهت در غير معنايى كه براى آن وضع شده است به كار برده مىشود. فرهنگ
معارف اسلامى (مترجم)