ساخته، و مجازا بر پيوستگى و نزديكى خداوند
به اشيا به سبب احاطه علم و قدرت او بر آنها، اطلاق شده است.
(38368- 38365)
2- بعيد منها غير مباين:
نظر به اين كه دورى مستلزم جدايى است و اين هم از لوازم جسميّت است
با قيد «غير مباين» خداوند را در عين اين كه از همه اشيا بدور است از آن كه جدا از
اشيا باشد تنزيه كرده است. و ما پيش از اين بارها گفتهايم مراد از دورى و جدايى
خداوند از اشيا، مباينت ذات كامله اوست از شبيه بودن او به اشيا و مخلوقات.
(38371- 38369)
3- متكلّم بلا رويّة:
همچنين سخن گفتن حقّ تعالى شبيه تكلّم انسانها نيست كه نيازمند تفكّر
و انديشه قبلى باشد، و در اين باره دستهاى اعتقاد دارند كه كلام خداوند به علم او
كه دانا به همه صور اوامر و نواهى و ديگر انواع كلام است برگشت دارد، اشاعره [1] گفتهاند: كلام خداوند معانى نفسانى
است، معتزله [2] مدّعى شدهاند كلام الهى عبارت از
آفرينش كلام در جسم پيامبر اكرم (ص) است، قيد بلا رويّة تنزيه كلام خداست از اين
كه او در سخن گفتن مانند انسانها از پيش نيازمند تفكّر و تابع انديشه باشد.
(38374- 38372)
4- مريد بلا همّة:
اين سخن نيز حقّ تعالى را تنزيه مىكند از اين كه اراده او مانند ما
مسبوق به تفكّر و تصميمگيرى قبلى باشد.
(38377- 38375)
5- صانع بلا جارحة،
يعنى: حقّ تعالى منزّه است از اين كه در ايجاد اشيا مانند آفريدگان
به اعضا و جوارح كه از لوازم جسميّت است نيازمند باشد.
[1] اشاعره پيروان ابو الحسن علىّ بن اسماعيل اشعرى مىباشند، او
از اعقاب ابو موسى اشعرى است كه در سال 260 ه متولّد شده است، نخست بر طريقه
معتزله و شاگرد ابو على جبّايى بوده ليكن در چهل سالگى از اين طريقه برگشته و راه
مبارزه با آنان را در پيش گرفته، و در سال 330 ه فوت كرده است.
نامه دانشوران (مترجم)
[2] فرقه معتزله از فرق معتبر اسلامى است، مؤسّس آن واصل بن عطا
(80- 131 ه) بوده كه نخست شاگردى حسن بصرى را داشته و سپس از آن جدا شده است.
فرهنگ دهخدا (مترجم)