اميد به خدا نبسته است و اميدوار به او
نيست، منظور آن حضرت از رجا اميد كامل است كه انسان به خاطر آن به كار و كوشش
مىپردازد، و به همين سبب اميد به خدا را استثنا كرده و إلّا رجاء اللّه گفته و
علّت آن را مشوب بودن آن ذكر كرده و اعلام فرموده كه اين گونه اميدها صحيح و خالص
نيست، و دليل آن اين است كه هر كس در باره امرى به صاحب قدرتى يا جز آن دل بندد و
به او چشم اميد داشته باشد با همه نيرو به خدمت او مىپردازد، و در كسب رضا و
خشنودى او سعى بليغ به جا مىآورد و به اندازهاى كه به او اميد و اخلاص دارد براى
او كار و كوشش مىكند در حالى كه ملاحظه مىشود كسانى كه ادّعا مىكنند اميد خود
را به خدا بستهاند در راه او به سعى و تلاش نمىپردازند، و اين كوتاهى در عمل و
تقصير در انجام وظايف دينى نشانه اين است كه اميد آنها به خداوند ناب و خالص نيست،
و نيز اين كه فرموده است هر ترسى قطعى و محقّق است جز ترس از خدا كه استوار و
واقعى نيست براى نكوهش شنوندگان است كه با كوتاهى در اعمال دينى و وظايف إلهى به
خدا اميدوارند و تقدير استثناى اوّل با مستثنا منه آن اين است كه:
اميد هر اميدوارى در چگونگى عمل او شناخته، و درجه اخلاص او در باره
اميدى كه دارد دانسته مىشود جز اميد به خدا كه پاكيزه و خالص نيست، جمله مذكور به
صورت كلّ رجاء إلّا رجاء اللّه فإنّه مدخول نيز روايت شده است، و تقدير آن كلّ
رجاء محقّق أو خالص إلّا ... مىباشد تا كلّى مزبور با جمله كلّ خوف محقّق مطابقت
كند، زيرا ذكر محقّق در جمله اخير دليل اضمار اين كلمه در جمله اوّل و مفسّر آن
است.
(32799- 32791)
فرموده است: يرجو اللّه في الكبير ... تا يعطى الرّب.
اين عبارت در حكم قياس ضمير است كه صغراى آن جمله يرجوا لعباد في
الصّغير مىباشد و كبراى مقدّر اين است كه هر كس اين چنين باشد شايسته است