پيش از اين شرح داده شده نقش بستن آنها در
نفوس است، همچنان كه خداوند متعال فرموده است:
«يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً[1]» و محتمل است مراد از ظهور زلزال دگرگونى و
تشويش و اضطرابى باشد كه ناگزير هنگام جدايى از بدن بر نفس عارض مىگردد و چنان كه
پيش از اين نيز اشاره شد دنيا گورستان نفوس است، امّا در باره پير شدن كودكان،
بسيارى از اوقات اين جمله بطور كنايه آورده مىشود تا نهايت شدّت امرى را برساند،
چنان كه اگر كارى سخت و دشوار گردد در باره آن گفته مىشود اين كار موها را سپيد و
كودكان را پير مىكند، آشكار است كه براى نفس انسان چيزى سختتر و دشوارتر از حال
جدايى آن از بدن و احوال پس از آن نيست.
پس از اين سخنان امام (ع) با ذكر اين كه هر كسى را نگهبانى قرين و
همراه است مردم را از ارتكاب گناه بيم مىدهد، مراد از نگهبان، اعضا و جوارح انسان
است، چنان كه خداوند متعال فرموده است: «يَوْمَ
تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا
يَعْمَلُونَ[2]» و فرموده است:
«وَ قالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنا[3]» شهادت در اين جا، گواهى دادن و بازگو كردن به زبان حال است، زيرا
هر عضوى از اعضاى انسان كه مباشر يكى از افعال اوست حضورش در علم الهى با آنچه از
او صادر شده به منزله شهادت زبانى در حضور پروردگار است، و دلالتى گوياتر دارد،
مراد از حافظان صدق، كرام الكاتبين است كه در ذيل خطبه نخست در باره آنها سخن
گفتهايم، و اين كه چيزى انسان را از آنها پوشيده نمىدارد معناى آن
[1] سوره آل عمران (3) آيه (30) يعنى: روزى كه هر كس هر خوبى كرده
در پيش روى خود حاضر بيند.
[2] سوره نور (24) آيه (24) يعنى: روزى كه زبانها و دستها و
پاهايشان بر آنچه مىكردهاند گواهى دهند.
[3] سوره فصّلت (41) آيه (21) يعنى: آنها به پوستهاى تن خود
مىگويند چرا بر ضدّ ما گواهى داديد؟