سپس امام (ع) مردم را به مواظبت بر كتاب خدا
و تمسّك به آن ترغيب، و اوصافى را در فضيلت قرآن به شرح زير بيان مىفرمايد:
(31787- 31781) 1- اين كه قرآن حبل متين است: واژه حبل (ريسمان)
استعاره است، وجه مناسبت اين است كه همان گونه كه ريسمان وسيله نجات براى كسى است
كه بدان چنگ زند، قرآن نيز براى كسى كه بدان تمسّك جويد سبب رهايى از سقوط در
دركات دوزخ است، واژه متين (استوار) ترشيح اين استعاره است.
(31790- 31788) 2- قرآن نور مبين است: واژه نور نيز استعاره است،
بدين مناسبت كه قرآن انسان را در طريق سير الى الله به مقاصد حقيقى راهنمايى
مىكند، و از ظلمت سرگردانى رهايى مىدهد.
(31796- 31791) 3- قرآن شفاى نافع است: يعنى شفا بخش درد نادانى است.
همچنين رىّ النّاقع به معناى اين است كه تشنگان را از آب زندگى جاويد مانند علوم و
كمالاتى كه باقى و پايدار مىماند سيراب مىگرداند.
(31802- 31797) 4- اين كه قرآن براى كسى كه به آن چنگ زند نگهدارنده
و براى آن كه بدان دست آويزد رهايى است، معناى اين عبارت شبيه همان است كه در ذيل
جمله قرآن حبل متين است گفته شد.
(31805- 31803) 5- قرآن كژ نيست تا راست شود زيرا مانند آلات و ادوات
محسوس نيست.
(31809- 31806) 6- قرآن منحرف نمىشود تا پوزش بخواهد، يعنى مانند
حاكمان از او خواسته شود كه خشنودى مردم را تأمين و به حقّ بازگشت كند.
(32011- 31810) 7- اين كه قرآن با تكرار قرائت و كثرت استماع كهنه
نمىشود: يعنى كثرت گردش آن بر زبانها و ورود پياپى آن به گوشها آن را كهنه
نمىگرداند، و اين از ويژگيهاى قرآن كريم است، زيرا هر سخنى چه نثر و چه نظم
هنگامى كه زياد خوانده شود بر گوشها سنگين و زشت مىآيد جز قرآن كريم كه همواره
تازگى دارد و در همه ادوار هر اندازه بيشتر خوانده و تكرار مىشود، دلنشينى و حسن
و زيبايى آن افزونتر مىگردد، شايد راز اين امر، كثرت اسرار و مطالب مهمّى است