مقتضاى سخن مذكور اين است كه امام (ع) پيش از اين خطبه در باره
فتنهها و جنگهايى كه ميان مسلمانان روى خواهد داد سخنانى ايراد فرموده باشد، و در
اين جا گوشزد مىكند كه هر كس اين رويدادها را درك كند بر او لازم است كه خود را
وقف طاعت پروردگار كند، و از در آمدن در اين آشوبها و آميختن به اين فتنهها دورى
ورزد، مراد از سبيل الجنّة يعنى راه بهشت همان دين استوار حقّ است، و آشكار است كه
وارد ساختن آنها به اين راه و رسانيدن آنان به بهشت، مشروط به اطاعت آنها از آن
بزرگوار است، زيرا چنان كه فرموده است: لا رأى لمن لا يطاع
[1]. همچنين تذكّر مىدهد كه سختيها و تلخيها با دين حقّ همراه است
مانند جهاد و ديگر تكاليفى كه آميخته به رنج و سختى است، واژه فلانة كنايه از
عايشه است كه رأى زنانه، او را وادار كرد در جنگ بصره همكارى و كارگردانى كند، و
مىدانيم كه انديشه زنان از ضعف و سستى مايه مىگيرد، در حديث است: مردمى كه در
كار خود به زن تكيه كنند پيروز نمىشوند [2]، همچنين آمده است كه: زنان را عقل و دين اندك است [3] و پيش از اين در باره اخلاق زنان سخنانى
گفته شده است، امّا در مورد كينه عايشه علل بسيارى نقل شده است، از آن جمله كينه و
عداوت عايشه نسبت به فاطمه (ع) است كه پس از مرگ خديجه مادر فاطمه (ع) به عقد
پيامبر (ص) در آمده و بر جاى او نشسته بود، و پديد آمدن كدورت ميان زن و دختر شوهر
كه مادرش ديگرى باشد امرى معمول و عادى است و گفتهاند كه:
سبب دشمنى زن نسبت به دختر شوهر غالبا بر اثر اين است كه زن خيال
مىكند دختر جانشين مادرش كه هووى اوست بوده و شباهت به او دارد. از اين رو او را
هووى خود به حساب مىآورد و كينه و دشمنى او را در دل مىگيرد، سپس