درهاى گشادهاى است و بر اين درها پردهها
انداخته شده، و بر ابتداى صراط گويندهاى است كه مىگويد: بگذريد و درنگ نكنيد [1]» صراط عبارت از دين است و در اين جا به راه روشن
از آن تعبير شده، گوينده قرآن است، و درهاى گشاده محرّمات الهى است كه در اين جا
مهاوى و مغاوى گفته شدهاند و اسباب تباهى و گمراهيند، پردههاى انداخته شده حدود
الهى و نواهى اوست.
(30857- 30841) سپس امام (ع) نهى مىكند از اين كه انسان، گمراهان را
به سبب امورى كه ذكر مىشود بر ضدّ خود برانگيزد، يعنى در امر حقّ بيراهه رود، و
گمراهان را وادار كند كه حقّ را تمام و كمال انجام دهند و يك باره همگى سختيها و
دشواريهاى آن را بپذيرند، زيرا براى حقّ درجاتى است كه برخى آسانتر از ديگرى است،
و تحميل مشكلترين درجات آن به كسى كه اهل آن نيست موجب پديد آمدن نفرت او از
گفتار و دستورى است كه به وى داده مىشود، و باعث برانگيختن دشمنى و اعتراض اوست،
ممكن است مراد از جمله بتعسّف فى حقّ اين باشد كه كسى با تكلّف و دشوارى كار حقّى
را انجام دهد، و در عين حال به گونهاى در آن كار مقصّر باشد، و چون گمراهان همان
كسانى هستند كه حقّ را رها كردهاند، هنگامى كه چيز ناخوشايندى در اين باره ببينند،
يا كسى را مشاهده كنند كه در عمل به حقّ، تكلّف به خرج مىدهد و كوتاهى مىكند
زبان به باطل مىگشايند و سخن ناهنجار مىگويند، در اين صورت او چنين افراد گمراهى
را بر ضدّ خود برانگيخته است، همچنين است هنگامى كه از او دروغ يا تحريف گفتارى را
بشنوند، يا دريابند كه او از گفتن سخن راست بيم دارد، كه در اين موقع اينها بيشتر
از هر چيز به طمع مىافتند كه او را تحت تأثير باطل خود قرار دهند و او را در جرگه
خود وارد سازند، در اين صورت او آنان را در گمراه ساختن خود، بدين طريق كمك كرده
است.
[1] ضرب اللّه مثلا مستقيما، و على جنبتي الصّراط أبواب مفتّحة و
عليها ستور مرخاة و على رأس الصّراط داع يقول: جوزوا و لا تعرّجوا.