من شما و خود را از اين موقعيّت بر حذر
مىدارم، هر كس بايد از وجود خويش سود برد، همانا بينا كسى است كه بشنود و بينديشد
و بنگرد و بينش يابد، و از آنچه مايه عبرت است بهره گيرد، سپس در راههاى روشن گام
بردارد، و از آنچه مايه سقوط در وادى هلاكت، و افتادن در شبهات گمراه كننده است،
دورى كند، و با بيراهه رفتن در امر حقّ و گفتار كژ، و بيم از راستگويى، گمراهان را
بر ضدّ خود يارى ندهد.
اى شنونده از مستى خود به هوش آى، و از غفلت و بىخبرى بيدار شو، و
از شتابت بكاه، و در باره آنچه از زبان پيامبر امّى كه درود خداوند بر او و
خاندانش باد به تو رسيده و از آن گريز و گزيرى نيست نيكو انديشه كن، و با آن كس كه
روشى خلاف آن، و گرايشى به سوى ديگر دارد مخالفت كن، و او را به آنچه بدان دلخوش
است واگذار، فخر فروشى را از سر بنه، و كبر و خود پسندى را فرو گذار، و به ياد گور
خويش باش كه آن جا گذرگاه توست، و همان گونه كه رفتار مىكنى با تو رفتار خواهد
شد، و آنچه را مىكارى درو مىكنى، و هر چه را امروز پيشاپيش مىفرستى فردا بر آن
وارد خواهى شد، پس در سراى ديگر جايى براى خود آماده كن، و براى آن روز خود
توشهاى بفرست، اى شنونده بسيار بر حذر باش، و اى غفلت زده بسيار بكوش، هيچ كس
مانند انسان آگاه، تو را با خبر نمىسازد (و لا ينبّئك مثل خبير) همانا از جمله
احكام خداوند در كتاب حكيمش، كه بر پايه آن پاداش و كيفر مىدهد، و به سبب آن
خشنود و خشمگين مىشود ...»
[شرح]
(30807- 30779) آغاز اين خطبه در بيان فرجام كار غافلان از آخرت و
تلاش كنندگان در طلب دنياست، فاعل فعل كشف ضميرى است كه به اللّه در خطبه پيش بر
مىگردد.
مىدانيم كه نفس انسانى را دو هدف است، يكى تدبير امور بدن، به وسيله
قواى عملى، و ديگرى كامل گردانيدن خويش از طريق قواى نظرى، يعنى نيروهايى كه نفس
به وسيله آنها كمالات را از مبادى عاليه مىگيرد، و نيز مىدانيم