جنگ از نيام بيرون آمده، حمل شده است، مقصود
از واعظهم امام قائم (ع) است.
اين نيز محتمل است كه منظور از ضمير جمع در يمنّوا و ما بعد آن گروهى
باشد كه در قبال اين فتنه و آشوبها كنارهگيرى و آسودگى را اختيار كرده، و از جنگ
با آشوبگران دست باز داشتند، زيرا از اين جهت راه تسليم را در پيش گرفته و از جنگ
خوددارى كردند كه به آنها اجازه قيام داده نشده بود، و به سبب عدم حضور ولىّ امر و
قائم بحقّ، توان مقاومت در برابر ستمگران را نداشتند، و هم در آن هنگام كه در
برابر اوضاع، روش مسالمت در پيش گرفتند و شكيبائى مىكردند، از مشاهده منكرات رنج
مىبردند و دلهاى آنها در سوز و گداز بود، و اگر پشتيبان و پناهى مىداشتند در راه
نصرت حق بذل جان را مهمّ نمىشمردند، تا بالأخره فرمان خداوند براى قطع مدّت بلا و
به سر آمدن دوران اين گروه ستم پيشه فرا مىرسد، و كسى كه براى يارى حقّ قيام
مىكند و مردم را به سوى آن مىخواند ظاهر مىگردد، در اين هنگام اين مردم
اعتقادات درونى خود را بر شمشيرهايشان حمل و آشكار كرده، و به فرمان كسى كه در
ميان آنها ظاهر شده و پند دهنده و ترساننده آنها و مبلّغ حقّ است، براى اجراى
اوامر پروردگار قيام مىكنند. در اين توجيه ضمير لم يمنّوا به نزديكترين مرجع كه
قوم در جمله پيش است برگشت دارد.
(30069- 30064)
فرموده است: حتّى إذا قبض اللّه رسوله ... تا رجع.
اين بخش از خطبه منقطع از مطالب بخش قبلى است، زيرا اين قسمت تصريح
دارد بر پايان گرفتن اين جريان در زمان حيات پيامبر اكرم (ص)، و همچنين در بيان
احوال مردم با او و پيش از او و بعد از اوست. و در سخنان پيش چيزى از اين مطالب
وجود ندارد، مگر اين كه جمله من طال الأمد بهم را كه در صدر بخش نخست خطبه است، بر
گمراهان عصر جاهليّت و دوران پيش از اسلام حمل كنيم، در اين صورت مفاد جملات بعد
اين است: تا اين كه دوران اين مردم به پايان نزديك شد و گروهى از آنها با غارت و
تاراج اموال ديگران، به ايجاد فتنه