كه در برابر او فروتنى و تواضع كنند، و
سلامت آنانى كه به قدرت بىكران او دانا شدهاند اين است كه براى او سر تسليم فرود
آورند، پس شما همانند انسان تندرستى كه از مبتلا به گرى مىگريزد، و سالمى كه از
بيمار اجتناب مىكند از حقّ دورى نكنيد، و بدانيد شما هرگز راه راست را نخواهيد
شناخت مگر اين كه كسى را كه آن را رها كرده بشناسيد، و هرگز به پيمان خداوند وفا
نخواهيد كرد مگر به كسى كه آن را شكسته، دانا باشيد و بدان چنگ نخواهيد زد مگر به
كسى كه آنرا دور انداخته آگاه شويد، بنا بر اين، اين آگاهيها را از اهل قرآن
بخواهيد زيرا آنها سرچشمه حيات دانش و مايه مرگ جهلند، آنان كسانى هستند كه داورى
آنها از ميزان دانششان، و خموشى آنها از قوّت منطقشان، و ظاهر آنها از پاكى
باطنشان خبر مىدهد، آنان با دين مخالفت نمىكنند و در آن اختلاف ندارند، دين در
باره آنان شاهدى صادق، و خاموشى ناطق است.»
[شرح]
(29228- 29198) اساس اين خطبه بر بيان بعثت پيامبر گرامى (ص) و هدف
آن، و شرح اسبابى كه موجب وصول به اين مقصود است مبتنى مىباشد، و پس از آن توضيح
هدفى كه در اين منظور وجود دارد. چنان كه در عبارت: فبعث ... تا بالحقّ اشاره به
بعثت پيامبر (ص) كرده، و در جملات ليخرج ... تا طاعته مقصود از اين بعثت را بيان
فرموده است، و مىدانيم كه طاعت و فرمانبردارى خداوند عبارت از اين است كه در دنيا
در صراط مستقيم گام برداريم يعنى از دين خدا پيروى كنيم، و از فرمانبردارى شيطان
باز ايستيم، و اطاعت شيطان همان خروج از حدّ اعتدال و گرايش به جانب افراط يا
تفريط است، همچنين امام (ع) با گفتار خود كه:
بقرآن قد بيّنه و أحكمه اشاره به آنچه موجب حصول اين مقصود مىباشد
فرموده است، و مىدانيم كه قرآن كريم مشتمل بر جاذبههايى است الهى كه انسان را به
فرمانبردارى خداوند سوق مىدهد، و به پيروى از راه راست و صراط حق مىكشاند، امام
(ع) در گفتار خود كه فرموده است: ليعلم العباد ... تا أنكروه به نهايت