responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 351

سپيد گردد كنايه بر همين معناست، و جمله صبغت به خلائقه به معناى اين است كه ارتكاب منكرات ملكه او گشته و خلق و خوى او شده است، واژه مزبدا يعنى:

در حالى كه كف بر دهان دارد براى او استعاره شده و بدين طريق به بحرى متراكم تشبيه شده است بدين سبب هنگامى كه خشمگين مى‌شود توجّه نمى‌كند چه كارهاى زشتى را در ميان مردم انجام مى‌دهد همچنان كه دريا اعتنايى ندارد به اين كه چه كسى در آن غرق مى‌شود، همچنين كوشش او را در ارتكاب زشتيها و تباهيها به افتادن آتش در هيزم تشبيه فرموده است، چون همان گونه كه آتش باك ندارد چه چيزى را مى‌سوزاند، او نيز از حركات زشت و اعمال بد خود بيمى به دل راه نمى‌دهد و باكى از كسى ندارد.

پس از اين امام (ع) از خردهايى كه در پرتو انوار الهى كامل گشته‌اند مى‌پرسد. واژه مصابيح الهدى را يا براى پيشوايان دين و يا براى قانونهاى كلّى خداوند استعاره قرار داده است، روشنى خواستن از مصابيح هدايت به معناى اقتدا و پيروى از پيشوايان دين است. الأبصار اللّامحة الى منار التّقوى يعنى: چشمهايى كه به نشانه‌هاى تقوا و نمونه‌هاى پرهيزگارى دوخته شده است، واژه منار، و مصابيح استعاره است. سپس از كسانى مى‌پرسد كه دلهاى خود را به خداوند تسليم داشته‌اند، يعنى هدف و كوشش خود را مطالعه انوار كبريائى حقّ قرار داده و توجّه خويش را به سوى كعبه وجود او معطوف كرده‌اند، عوقدت على طاعة اللّه يعنى: خلفاى الهى از آنها پيمان گرفته‌اند كه در فرمانبردارى و طاعت خداوند و مواظبت بر آن استوار باشند.

سپس امام (ع) به نكوهش و توبيخ گذشتگانى كه براى مال ناچيز دنيا هجوم آورده، و همديگر را مورد تعدّى و آزار قرار دادند پرداخته است، واژه حطام را براى مال و منال دنيا استعاره آورده است، زيرا داراييهاى دنيا مانند گياه خشك و درهم شكسته به زودى تباه و نابود مى‌شود، تشاحّوا على الحرام يعنى: هر يك از آنها بر سر حرام نسبت به ديگرى بخل مى‌ورزد، منظور از علم الجنّة قانون شريعت‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 351
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست