خواستار، و به فضل و نعمت تو اميدوار، و از
عذاب و كيفر تو بيمناكيم، بار الها ما را با نزول باران خود سيراب فرما، و ما را
از نوميد شدگان قرار مده، و با قحطى و خشكسالى نابود مگردان، و به سبب كردار زشت
سفيهان و نابخردانمان ما را مؤاخذه مفرما، اى مهربانتر از همه مهربانان.
بار پروردگارا! ما به سوى تو بيرون آمدهايم، و از آنچه بر تو پوشيده
نيست شكايت مىكنيم، در هنگامى كه گرفتاريهاى طاقت شكن ما را به ستوه آورده، و
قحطى و خشكسالى ما را بيچاره گردانيده، و نيازهاى سخت ما را درمانده ساخته و حوادث
دشوار، پياپى به ما هجوم آورده است.
بار خدايا! از تو خواهانيم كه ما را نوميد و غمين باز نگردانى، و ما
را بگناهانمان نگيرى و بكردارمان نسنجى.
بار خدايا! باران و بركت، و روزى و رحمتت را بر ما ارزانى فرما، و ما
را با فرستادن بارانى سودمند و روياننده سيراب گردان، تا آنچه از دست رفته و خشك
شده است بدان برويانى، و آنچه مرده است به سبب آن زنده گردانى، بارانى پر سود و پر
بار كه دشتها را سيراب كند، و گودالهاى زمين را پر آب گرداند، و درختان را پر برگ
و بار سازد و نرخها را پايين آورد، زيرا تو بر آنچه مىخواهى توانايى.»
[شرح]
(28503- 28370) ما پيش از اين گفتهايم كه در جود و بخشش إلهى هيچ
بخل و منعى وجود ندارد، و آنچه در اين جهان مانع وصول فيوضات ربّانى مىشود عدم
قابليّت بندگان است، زيرا هر كسى استعداد چيزى را داشته باشد به آن مىرسد و به او
افاضه مىشود، بنا بر اين امام (ع) در آغاز اين خطبه به مردم گوشزد مىكند كه لازم
است در كسب قابليّت و شايستگى براى توجّه رحمت خداوند به آنها كه با قطع باران از
آن محروم گشتهاند بكوشند، و اين مطلب مدلول گفتار آن حضرت از ألا و إنّ الأرض ...
تا بادر منيّته مىباشد.
امام (ع) نخست در آغاز خطبه تذكّر مىدهد كه اين زمينى كه براى
رستنيها