(28312- 28285) چون انسانى كه به ديگران نيكى و احسان مىكند، خواه
در باره كسى كه استحقاق آن را دارد و خواه در باره نامستحقّ، در هر دو صورت مورد
ستايش و تمجيد مردم است، و احسان كننده را به سبب بذل و بخششى كه دارد مىستايند،
لذا آنچه عمل كسى را كه به غير مستحقّ بذل و بخشش مىكند، از عمل آن كس كه احسان
خود را در باره مستحقّ انجام مىدهد جدا و مشخّص مىسازد اين است كه دسته نخست
تنها مورد ستايش لئام خلق قرار مىگيرند، يعنى فرومايگان و نادانان و تبهكارانى كه
مبادى دينى و اصول روابط اجتماعى را زير پا نهادهاند، زيرا اين گونه مردم اين
شناخت را ندارند كه به مقتضاى عقل رفتار و هر كار را در جاى خود و به هنگام خود
انجام دهند، و اصل عدالت را كه نظام امور دنيا و بقاى نوع انسان بسته به آن است
مراعات كنند، از اين رو دسته مذكور با همه اسراف و تبذير از نظر خردمندان و ارباب
بينش بخيل به شمار مىآيند، زيرا در برابر اوامر خداوند بخل مىورزند، امّا دسته
دوم مورد ستايش همه مردمند، هم در دنيا بحقّ ستوده و پسنديدهاند و هم در آخرت از
ثوابهاى جزيل بهرهمند مىباشند، لذا گفتار امام (ع) در عبارت: فليس لواضع المعروف
تا جمله و هو عن ذات اللّه بخيل اشاره به گروه نخست دارد.
(28323- 28313)
فرموده است: ما أجود يده.
اين جمله متعلّق به مقالة الجهّال است، يعنى آنچه اين نادانان تا
زمانى كه از بذل و بخشش او بهرهمندند مىگويند اين است كه چه دست بخشندهاى دارد،
اين كه ستايش مزبور مقيّد شده به «تا زمانى كه از احسان او بهرهمندند» براى اين
است كه وقتى نادان مورد بخشش و احسان قرار مىگيرد مىپندارد كه آنچه به او داده
شده حقّ او بوده است و اگر در صدد شكر و سپاس برآيد تا زمانى است كه آن احسان
ادامه داشته و برقرار باشد و با قطع احسان، شكر و سپاس او نيز منقطع خواهد شد،
امّا نادانى كه شرور و تبهكار است در بسيارى از موارد تصوّر مىكند: بخششى كه به
او شده از بيم شرارت و آزار اوست، و اگر بخشنده را سپاس گويد تا زمانى