(لافرطنّ): هر آينه پر مىكنم (ماتح): با دو
نقطه بالا، آبكش و با دو نقطه زير كسى كه در درون چاه دلو را پر مىكند.
(عبّ): آشاميدن (شغب): به معناى مشاغبة، فتنهانگيزى (حسى): با كسر
حا و سكون سين، آبى است كه در شنزار تهنشين مىشود و پس از رسيدن به جاى سفت و
سخت زمين، گرد آمده و بيرون كشيده مىشود.
[ترجمه]
«به خدا سوگند از نسبت دادن هيچ منكرى به من خوددارى نورزيدند، و
ميان من و خودشان انصاف را مراعات نكردند، آنان حقّى را درخواست مىكنند كه خودشان
آن را ترك كردهاند، و خونى را مطالبه مىكنند كه آن را خود آنها ريختهاند اگر من
در ريختن اين خون با آنها شركت داشتهام، پس آنان نيز در آن شريك و انبازند، و اگر
به تنهايى اين خون را ريختهاند، از هيچ كس جز از آنها خونخواهى نبايد كرد، براى
آنها نخستين حكم عادلانه اين است كه عليه خود داورى كنند، من بينش خود را به همراه
دارم، نه امرى را بر كسى مشتبه و نادرست جلوه دادهام، و نه بر خودم چيزى دگرگون و
مشتبه شده است، آنها گروهى ستمگر و ياغى هستند، كه گل سياه (كينه و حسد) و زهر
كژدم (جفا و نفاق) و شبههاى ظلمانى در ميان آنهاست. در حالى كه حقيقت امر روشن
است، و باطل از بيخ و بن كنده شده، و زبان هياهو و فتنه انگيزى بريده گرديده است،
سوگند به خدا حوضى را براى آنها (از شربت مرگ) پر كنم كه خود آبكش آن باشم، و هرگز
از آن سير آب باز نگردند، و پس از آن ديگر آب ننوشند.»
[شرح]
(27719- 27663)
چون عبارت و اللّه ... تا آن جا كه فرموده است: و لا لبّس علّى
در ذيل گفتار آن حضرت كه:
ألا و إنّ الشّيطان قد ذمّر حزبه و همچنين در خطبه پيش از آن، بنا به
روايت ديگرى كه در اين باره موجود بود سابقا شرح و تفسير شده است، نيازى به توضيح
دوباره نيست،