برخى از شارحان در باره فئة كه با الف و لام تعريف آمده گفتهاند كه
اين اشاره است به آنچه پيامبر گرامى (ص) به او خبر داده بود كه گروهى در آينده بر
او ستم و سركشى خواهند كرد، بىآن كه نام آن گروه را بيان فرموده باشد، و هنگامى
كه اينها بر ضدّ او خروج كردند با نشانههايى كه در آنها بود، دانست كه اين همان
فئه باغيه يا گروه ستمگرى است كه پيامبر (ص) پيش از اين به او خبر داده است، و نيز
در باره حمأ و حمة طبق برخى روايات و اقوال، پيش از اين سخن گفتهايم، امّا در اين
جا براى كينهها و تيرگيهاى درونى اين گروه استعاره شده است، زيرا همان گونه كه گل
و لاى، آب را تيره و گنديده مىكند، فتنهاى كه اين گروه پا كرده است نيز موجب
پيدايش تيرگى در اوضاع جهان اسلام، و پديد آمدن بىنظمى و آشوب در ميان مسلمانان،
و مانند زهر كژدم سبب آزار و كشتار است، ذكر شبهه مغدفه اشاره است به اين كه اينها
دست به شبههكارى زده و براى عثمان به خونخواهى برخاسته، و امر را بر مردم مشتبه
ساختهاند، براى اين اقدام آنها صفت مغدفه را كه به معناى تاريكى است استعاره
آورده است، براى اين كه مانند شب تاريك كه انسان در آن راه به جايى نمىبرد، اكثر
مردم در اين فتنه دچار شبهه و فريب گرديده تا حدّى كه در اين راه كشته شده و جان
خود را از دست دادهاند.
(27745- 27731)
فرموده است: و إنّ الأمر لواضح ... تا شغبه.
امام (ع) آنچه در خلال جملات مذكور بيان كرده براى ردّ افترا از شخص
خود، و رفع هر گونه شبهه در باره حقّانيّت حكومتش مىباشد، زيرا در اين مورد حقّ
روشن است و باطل را بدان راه، و زبان را ياراى ياوه گويى و فتنهانگيزى نيست، واژه
زبان به گونه استعاره ذكر شده و شغب ترشيحى براى آن است، بقيّه اين خطبه نيز در
ذيل فصولى كه ذكر شد، پيش از اين شرح داده شده است.