اين پرسش نيز بنا بر آنچه پيش از اين ذكر شد بر سبيل تقرير است. واژه
حثاله براى مردم سفله و فرومايه به كار رفته است.
(26661- 26635)
فرموده است: لا تلتقي بذمّهم الشّفتان،
يعنى: اينان كوچكتر از آنند كه انسان به مذمّت آنها پردازد. واژه
استصغارا و ذهابا بنا بر اين كه مفعول له مىباشند منصوب شدهاند، استشهاد به آيه
شريفه و استرجاع امام (ع) در اين جا بسيار به جا و نيكوست، زيرا چگونگى احوال، و
فقدان نيكان و بقاى اشرار و فرومايگان آنان مصيبتى است كه دامنگير آنها شده، و يكى
از آدابى كه خدا براى صابران در برابر مصيبتها تعيين فرموده اين است كه خود را
تسليم ذات حق كنند و در برابر مصيبتها بگويند:
إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ
چنان كه خداوند متعال فرموده است:
«وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»
سپس با اظهار درد و اندوه در باره تباهيهاى اجتماعى و نبودن كسانى كه جلو اين
مفاسد را بگيرند و اين اوضاع را دگرگون كنند، و مردم را از اين آلودگيها باز دارند
ياد مىكند، و اين تذكّر براى بيدارى و هشيارى آنهاست كه اگر چه در ميان آنان كسانى
هستند كه از اين تباهيها به دور و آنها را ناخوش مىدارند امّا در صدد دگرگونى
اوضاع و جلوگيرى از منكرات و بازداشتن تبهكاران از ارتكاب مفاسد نيستند، و اين خود
رياكارى و از اعمال زشت است.
(26699- 26662)
فرموده است: أ فبهذا ...
يعنى: با اين تبهكاريها و كوتاهيها مىخواهيد در جوار قدس الهى قرار
گيريد و به مقام قرب او دست يابيد، و در بهشتى كه از پليديهاى اين قالب بدنى پاك،
و مقام تنزيه حقّ تعالى از هر گونه مانند و شريك است جاى گيريد، و اين از قبيل
استفهام انكارى است، چنان كه در دنباله آن مىفرمايد هيهات ... و چون اين اعمال
فاسد آنها كه كار زشت را بد مىشمارند، ولى از ارتكاب آن جلوگيرى نمىكنند، نوعى
زهد ظاهرى و نفاق باطنى است، لذا به آنها هشدار مىدهد كه عمل آنها مانند اين است
كه بخواهيد خداوند را براى به دست آوردن بهشت او