مصونيّت آنها از خطا و اشتباه بيشتر است، و
به سبب كثرت افراد و تنوّع و اختلاف آرا، در باره امرى كه خير و مصلحتى در آن
نيست، اتّفاق رأى كمتر است، همچنين براى احتراز از تفرقه و كناره گيرى از جماعت
پرهيز داده و فرموده است:
كسى كه از مردم دورى گزيده، رأى جداگانه و مستبدّانهاش را در اختيار
شيطان قرار داده، و به سبب جدايى از ديگران خود را در دسترس او گذاشته است، و چنين
كسى را به گوسپندى كه از گله به دور افتاده باشد تشبيه فرموده است، وجه مشابهت اين
است كه كنارهگيرى از جمعيّت و تنهايى، او را در معرض اغواى شيطان و در محلّ هلاكت
و نابودى قرار داده است، همچنان كه گوسپندى كه از گله جدا شده و تنها مانده در
معرض هجوم گرگ و نابودى است، سپس امام (ع) دستور مىدهد كه هر كس به اين شعار دعوت
كند او را به قتل برسانيد، و مراد از اين شعار، دورى جستن از جماعت و بر رأى خود
بودن و خودكامه زيستن است.
(26150- 26145)
فرموده است: و لو كان تحت عما متي هذه:
اين عبارت براى مبالغه در بيان مقصود است، و اشاره است به اين كه اگر
دعوت كننده تا اين حدّ به من نزديك و مورد عنايت و توجّه من باشد، و گفته شده
يعنى: اگر چه دعوت كننده من باشم.
(26180- 26151)
فرموده است: و إنّما حكّم الحكمان.
اين جمله در بيان اين مطلب است كه چرا حكميّت پذيرفته شده است،
واژههاى إحياء (زنده گردانيدن) و إماته (ميرانيدن) بر سبيل مجاز به داوران اين
حكميّت نسبت داده شده، بدين مناسبت كه اگر اين داوران بر قرآن اتّفاق، و مطابق آن
عمل كنند مانند اين است كه حياتبخشى كرده و منافع و فوايد احكام آن را زنده
ساختهاند و اگر اين وظايف را ترك كنند، و از حكم قرآن روى گردانند، مانند كسى كه
به زندگى چيزى پايان داده باشد، منافع و فوايد قرآن را از ميان بردهاند.