سختى و بدبختى آن ظهر (پشت) را به كار برده،
دو احتمال است يكى از آنها اين است كه مراد داخل و بيرون سپر باشد، زيرا مطابق
معمول در هنگام جنگ، انسان ظهر يا پشت سپر رزمندگان را مىبيند، و در حال صلح، سپر
به كنارى انداخته مىشود، و داخل يا بطن آن نمودار مىگردد، از اين رو مثل شده كه
در باره ياغى يا دشمن پس از تسليم گفته مىشود: قلّب له ظهر المجنّ يعنى: روى سپر
را برايش واژگون كرد، همچنان كه على (ع) در يكى از نامههايش به ابن عبّاس نوشته
است: قلّبت لابن عمّك ظهر المجنّ يعنى: براى پسر عمّت روى سپر را واژگون كردهاى،
و در اين جا نيز حوادث دنيا به سپر تشبيه شده است و مراد از بطن آن، اقبال و صلح و
سازش دنيا، و غرض از ظهر، ادبار و ناسازگارى و ستيزهگرى آن است.
احتمال ديگر اين كه منظور همان بطن و ظهر دنيا باشد، براى اين كه معمول
است اگر كسى دوستش را با خوشرويى و خوشحالى ملاقات كند آغوش خود را براى او باز
مىكند و اگر بخواهد با او اظهار بيگانگى و مخالفت كند روى از او مىگرداند و پشت
به او مىكند، بنا بر اين، حالات مذكور براى دنيا استعاره شده، و امام از آن به
اقبال و ادبار دنيا تعبير فرموده است.
(22646- 22627)
6- دليل اين كه امام (ع) در جمله و لا يمسى منها في جناح أمن إلّا
أصبح على قوادم خوف در تشبيه دنيا به ذكر جناح اكتفا فرموده
اين است كه جناح يا بال پيوسته در حركت و تغيير است و با ذكر آن به
سرعت دگرگونيها و تحوّلات دنيا اشاره مىكند، و اين كه ترس را به پرهاى بزرگ جلو
بال (قوادم) نسبت و اختصاص داده به اين سبب است كه اين پرها به منزله سر بالند، و
در سرعت حركات و تغييرات بال نقش اساسى را دارند، و چون امام (ع) در مقام نكوهش
دنيا و بيم دادن از آن است، اين اختصاص نيكو و زيباست، زيرا مراد آن بزرگوار اين
است كه اگر در زير بال آن ايمنى و آسايشى به دست آيد، اين امن و امان دستخوش
دگرگونيهاى سريع بوده، و ترس و بيم سريعتر و بيشتر متوجّه او خواهد