كسى كه در باره آن بدگمان، و در زندگى از آن
بيمناك نباشد، پس بدانيد، و خودتان مىدانيد كه دنيا را سرانجام ترك، و از آن كوچ
خواهيد كرد، اينك از آنانى پند گيريد كه گفتند:
«مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً[1]» امّا
همين مردم را بر مركب چوبين (تابوت) سوار كرده و به سوى گورهايشان بردند، در حالى
كه آنها را سواران نمىخوانند و در قبرهايشان فرود آوردند در حالى كه آنها را
مهمانان نمىگويند، از تخته سنگها براى آنها گور ساختند، و از خاك، كفن براى آنها
فراهم كردند، و از استخوانهاى خرد شده و پوسيده، همسايگانى براى آنها تعيين شد،
ليكن همسايگانى كه سخن كسى را پاسخ نمىگويند، و ستمى را دفع نمىكنند، و به گريه
و زارى كسى اعتنايى ندارند، اگر باران بر آنها باريده شود شاد نمىشوند، و اگر
قحطى آنها را فرا گيرد، نوميد نمىگردند، اينها گرد همند ليكن تنهايند، همسايهاند
ولى از همديگر دور، به هم نزديكند ليكن يكديگر را ديدار نمىكنند، خويشاوندند امّا
اظهار خويشى ندارند، بردبارانى هستند كه كينههايشان از ميان رفته، و نادانانى
هستند كه كينه و حسدشان مرده است، از درد و اندوه آنها بيمى، و به كمك آنها اميدى
نيست. آنان به جاى زيستن در روى زمين اندرون آن را برگزيدند، و گشادگى جا را به
تنگى، و همدمى با كسان خود را به غربت و دورى. و روشنى را به تاريكى بدل كردند، و
به زمين همان گونه باز گشتند كه پيش از اين پا برهنه و عريان به آن در آمده بودند،
و با كوله بار اعمال خود به سوى سراى ابدى كوچ كردند، چنان كه خداوند متعال فرموده
است: «كَما بَدَأْنا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْداً عَلَيْنا
إِنَّا كُنَّا فاعِلِينَ[2].»
[شرح]
(22495- 22480) بايد دانست كه اساس اين خطبه بر پرهيز دادن مردم از دنياست،
و امام (ع) با ذكر نقايص آن، مردم را از بديها و تباهيهاى آن بر حذر مىدارد، و در
آن چند
[1] سوره فصّلت (41) آيه (15) يعنى: كى از ما نيرومندتر است؟
[2] سوره انبياء (21) آيه (104) يعنى: همان گونه كه آفرينش را آغاز
كرديم آن را باز مىگردانيم، اين وعدهاى است بر عهده ما كه قطعا آن را انجام
خواهيم داد.