صفت دوّمى كه در ذاتشان ديده نمىشد. به هنگام بروز بلا برادران مورد
اعتمادى نبودند، يعنى برادرانى، كه بگاه گرفتارى و نزول حوادث بتوان بدانها اعتماد
كرد.
سپس امام (ع) با اظهار دلتنگى بر عليه آنها در شكل نعمت خواهى دعا
مىكند و مىفرمايد: «دستهايتان خاك آلود باد!» كنايه از اين است كه هيچ خيرى به
آنها نرسد.
(18910- 18837)
قوله عليه السلام: يا اشباه الإبل غاب عنها رعاتها كلّما جمعت من
جانب تفرقّت من جانب آخر.
در عبارت فوق تشبيهى را به كار برده و مردم كوفه را به گلّه شترى كه
ساربان نداشته و از هر سو متفرّقاند مانند كرده است، وجه شباهت بيان رذيلتى است
كه امام (ع) در وجود آنها سراغ داشت. نشانه اين رذيلت تفرقه و پراكندگى بود كه
بهنگام جنگ پيروان حضرت دچار آن بودند.
سپس جدايى و نامأنوسى آن مردم را به جدا شدن زن از بچّهاش در هنگام
ولادت تشبيه كرده است، تا بيان اين مطلب بغيرتشان برخورد كند.
تشبيه در مورد تسليم شدن زن به ولادت فرزند و جدا شدن از او بيان
كننده زمان ولادت و يا ملامت و طعنى است كه براى افراد آورده مىشود.
امام (ع) پس از اين توبيخ به بيان فضيلت خود پرداخته، تا دلهاى
پيروان خود را قوّت بخشيده و ميان آنها الفت برقرار كند، و بيّنه روشنى كه امام
(ع) از جانب خداوند بر عليه آنها عرضه مىكرد، آيات كريمه قرآن و ادلّه واضحى بود
كه بر معرفت وجود حق تعالى و اعتماد كاملى كه بر پيمودن راه خداوند داشت، چنان كه
خداوند متعال مىفرمايد: قُلْ إِنِّي عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ
رَبِّي[1]. مقصود از «منهاج»
[1] سوره انعام (6) آيه (57): بگو اى پيامبر من بر بينهاى از جانب
پروردگارم هستم.