امير شما مطيع خداست، و شما او را نافرمانى
مىكنيد! ولى امير مردم شام (معاويه) معصيت خدا را انجام مىدهد و مردم شام از او
فرمان مىبرند! بخدا سوگند، دوست مىدارم كه معاويه با من معامله طلا با نقره
نمايد، از شما افراد بى تعهّد ده نفر دريافت كند و از اطرافيان خود يك نفر را به
من بدهد.
اى مردم كوفه من از جهت سه چيز كه در شما وجود دارد و دو چيز كه در
شما نيست به غصّه گرفتار شدهام.
سه چيزى كه در شما هست عبارتند از:
1- گوش داريد و كريد 2- حرف مىزنيد و لاليد 3- چشم داريد و كوريد دو
چيزى كه در شما نيست عبارت از:
1- آزاد مرد نبوده و خوش برخورد نيستيد 2- در گرفتارى برادران موثّق
نبوده مورد اعتماد و اطمينان نمىباشيد.
خيرى به شما نرسد، دستهايتان خاك آلود باد، همواره به فقر و ذلت
گرفتار باشيد [1].
شما مردم كوفه شبيه شترانى هستيد كه چوپان نداشته باشند و از هر سو
كه جمع شوند از ديگر سو متفرّق گردند.
بخدا سوگند، گويا شما را مىنگرم، و گمان نزديك به يقين دارم، هنگامى
كه تنور جنگ تفتيده گردد و آتش زد و خورد شراره بجهاند، از اطراف پسر ابى طالب
همچون زنى كه از فرزندش جدا شود، پراكنده مىگرديد. ولى من به حق بودن خودم
اطمينان داشته، و از جانب پروردگارم دليلى گويا دارم و بر مسير پيامبر كه طريقى
واضح و روشن است حركت مىكنم. من براه خدا و شريعت رفته، حق را از طريق ضلالت و
گمراهى جدا مىسازم. (من و خانواده پيامبر شما همواره براه حق رفته و مىرويم) بنا
بر اين شما رفتار اهل بيت پيغمبر (ص) را در نظر گرفته،
[1] جمله «تربت ايديكم» در متن كتاب نبود ولى در شرح موجود است.-
م.