چشم فتنه را كور و آن را پس از هيجان زياد
فرو نشاند.
آغاز اقدام امام (ع) بر فرونشانى فتنه جنگ جمل با عايشه بود.
در خطبات ديگر امام (ع) اين حقيقت را با عباراتى مشابه همين خطبه 90
بيان كرده و در جايى مىفرمايد: امّا بعد فأنا فقأت عين الفتنة شرقيّها و غربيّها
و منافقها و مارقها، لم يكن ليجترئ عليها غيرى و لو لم اكن لما قوتل أصحاب الجمل و
لا صفّين و لا اصحاب النهروان [1].
محتمل است كه مقصود از «فقأت عين الفتنة» «فقأت عين اهل الفتنة»
باشد، كه در اين صورت مضاف حذف شده و مضاف اليه بجاى آن نشسته باشد.
يعنى چشم اهل فتنه را كور كردم، و كور كردن چشم آنها كنايه از كشتن
آنها باشد.
بنا به روايتى احنف بن قيس و گروهى از شركت در جنگ خوددارى كردند؛ نه
همراه ناكثين بودند و نه امام را يارى كردند. منظور امام (ع) از «تموّج غيهبها»
كنايه از اين امر است. كه به دليل پراكنده شدن تاريكى شبههاى كه از فتنه در ذهن
مردم قرار گرفته بود تاريكى و ظلمت شدت يافت و امر بر آنها مشتبه شد، به گونهاى
كه ندانستند، مخالفت طلحه با امام و خروج عايشه براى جنگ آيا حق است يا باطل،! و
همين جهل و نادانى علّت ترديد و دو دلى آنها شد و موجب آن گرديد كه از رفتن به جنگ
ناكثين و كشتن آنها خوددارى كنند و نيز امام (ع) «اشتداد كلب» را كنايه از بالا
گرفتن موج شرّ و بدى فتنه و شرارت اهل فتنه و اصرار آنها بر جنگ و كشتار آورده و
در هر دو عبارت «تموّج غيهبها، و اشتداد كلبها» كنايه را بطور مستعار بيان فرموده
است.
(18024- 17975)
قوله عليه السلام: فاسئلونى الى قوله و من يموت منهم موتا:
امام (ع) به
[1] پس از حمد خدا و درود بر آل مصطفى من چشم فتنه را شرقى و غربى
«چپ و راست» منافق و خوارج را كور كردم هيچ كس غير از من بر انجام چنين كارى جرأت
نمىكرد اگر من نبودم جنگى با ناكثين جمل و قاسطين صفين و مارقين نهروان صورت
نمىگرفت.