آگاه مىشود نه افراد كور و ناآگاه) به خدا
سوگند پس از من بنى اميّه ارباب بدى براى شما خواهند بود.
درست مانند شتر، چموش گزنده، كه بدندان گاز بگيرد و با دست صدمه وارد
كند، و با پا لگد بيفكند و شيرش را از دوشنده باز دارد.
فتنه آنان همچنان بر قرار بماند تا اين كه، مخالفان خود را نابود و
موافقان را امان بخشند و اجازه زندگى بدهند. دو گروه از فتنه آنها در امان خواهند
بود، كسانى كه به حالشان سودمند باشند و كسانى كه به كارشان كارى نداشته باشند.
آرى بلاى بنى اميّه استمرار خواهد يافت، تا بدان حدّ كه يارى شما از
آنها به منزله يارى برده از ارباب و دوست صديق از دوستش باشد.
فتنه آنها با چهرههاى ترش و روهاى ترسناك همچون پارهاى از دوران
جاهليّت بر شما وارد مىشود در آن دوران سياه نه نشانه رستگارى پيدا و نه پرچم حق
نمايان است (كسى را بحق نمىتوان دعوت كرد.)
ما خانواده پيامبر از گمراهى آنها در امان هستيم و به نفع آنها مردم
را تبليغ نمىكنيم (از اين عبارت امام (ع) استفاده مىشود كه غير از عترت پيامبر
تمامى مردم ثناگوى آنها شدهاند).
سپس خداوند آن فتنه را چنان كه پوست را از گوشت جدا كنند، از شما جدا
گرداند، بوسيله كسى كه آنها را با خوارى و ذلّت از اوطانشان براند و به جام تلخ
قتل و مرگ سيرابشان سازد. و جز زخم شمشير به آنها چيزى نبخشد و جز لباس ترس و وحشت
بر آنها نپوشد. آن گاه است كه قريش دوست خواهد داشت كه جهان و هر چه در آن است
نبخشد تا مگر مرا در جايى و لو باندازه كشتن يك شتر باشد، بنگرد، تا از آنان چيزى
را بپذيرم كه امروز پارهاى از آن را مىخواهم نمىدهند (قريش آرزو مىكند، كاش من
زنده بودم تا آنان خود را تحت قيادت و سرپرستى من در مىآوردند تا شرّ ستمكاران را
از سرشان كوتاه مىكردم، مقدورشان نخواهد شد، همان حكومتى كه امروز بعضى از آن را
براى اجراى عدالت مىخواهم واگذار نمىكنند.)»