حضرت به امر خلافت شايستهتر بود ديگران به
خلافت رسيدند.
امام (ع) در اين عبارت اشاره دارند كه براى مقابله و مقاومت و دفاع
از حقش مىانديشيده است ولى با كمال تأسف دريافتهاند كه جز اهل بيت و خانوادهاش
ياورى ندارد و تعداد آنان به نسبت مخالفين بسيار اندك بوده است.
از كسانى كه گمان مىرفت حضرت را در اين مورد يارى كنند، تنها از بنى
هاشم: مانند عبّاس و فرزندانش، ابو سفيان بن حرث بن عبد المطلب و افرادى كه به اين
خانواده منسوب بودند، مىتوان نام برد. كمى و ناتوانى نامبردگان، به نسبت كل
افرادى كه در جناح مخالف قرار داشتند آشكار بود. بنا بر اين حضرت از هلاكت اهل بيت
و خانوادهاش بخل ورزيد، چه اين كه اگر در برابر مخالفان مقاومت مىكرد، بى آن كه
مقصودش حاصل شود، آنها به هلاكت مىرسيدند.
بنا بر اين، نتيجه بخلورزى از مرگ خويشان و اقربا، همين تحمّل رنج و
فروشكستن خار در چشمش بود كه حضرت يادآور شدهاند.
فروهشتن چشم با وجود خار در آن، كنايه از شكيبايى در امر مقاومت است.
وجه شباهت ميان صبر و تحمّل از مقاومت با تحمّل خار در چشم نهايت رنجى است كه در
هر دو حالت وجود دارد.
منظور امام (ع) از «قذى» اعتقاد به ستمى است كه نسبت به حق آن جناب
صورت گرفت. عبارت: و شربت على الشّجى، با در نظرگيرى شباهتى كه ميان پيشآمد ناگوار
خشم برانگيز و زيانآور، با آبى كه در گلو مىگيرد، آورده شده است، زيرا در هر دو
مورد، آزردگى، ناخوشايندى و زحمت وجود دارد. به همين دليل لفظ «شرب» را براى چنان
حالتى استعاره آوردهاند.
(6030- 6020) در جمله صبرت على اخذ الكظم ... چند استعاره زيبا وجود
دارد كه عبارتند از:
1- لفظ «اخذ الكظم» كنايه است از انواع سختگيرىهايى كه براى