بدين هنگام است كه اعضاى رئيسه بدن به تدريج
آشكار مىشوند و نخاع پديدار شده امتداد مىيابد؛ و با گذشت نه روز از اين حالت سر
از دو شانه جدا و پهلو و شكم و پشت بعضا از يكديگر تميز داده مىشود. گاهى چهار
روز ديگر كه سپرى شود و چهل روز كامل گردد نطفه بصورت جنين در مىآيد.
گاهى نطفه در سى روز به دوره جنينى مىرسد و گاهى در چهل و پنج روز،
و نيز گفتهاند كه حدّ معتدل آن سى و پنج روز است. در اين صورت پس از گذشت هفتاد
روز جنين در رحم مادر حركت مىكند و در مدّت دويست و ده روز كه دقيقا هفت ماهگى
است بدنيا مىآيد. ولى اگر دوران نطفه تا رسيدن به جنين بيش از چهل و پنج روز طول
بكشد، پس از نود روز، در رحم مادر حركت انجام مىدهد و در دويست و هفتاد روز كه نه
ماه است بدنيا مىآيد.
تمام اين نقل و انتقالات و مراحل مختلف تكامل در داخل رحم مادر به
اراده خداوند به وسيله فرشته صورتگر انجام مىپذيرد. اگر پرده كنارى مىافتاد ما
شكلپذيرى و تغييريابى اين خطوط را لحظه به لحظه مشاهده مىكرديم، امّا با وجودى
كه صورتگر اين صحنه را نديدهايم، و چگونگى انجام كار را به عيان حسن نكردهايم،
مىگوييم: پاك و منزّه است، آن مقتدرى كه بر انجام امور، و آنچه بخواهد تواناست.
3- امام (ع) «علقه» را نهفته توصيف كرده است، چون «علقه» آن حالتى
است كه هنوز صورت انسان به وى اضافه نشده است و بدين لحاظ صورت انسان در آن نهفته
و مخفى است.
4- عرب، كودك را ما دام كه شير خوار است «رضيع»، و پس از دوران
شيرخوارگى «وليد» مىنامد. به دوران نوجوانى كه رسيد «يافع» و با روئيدن مو بر پشت
لبش «غلام» مىگويد. و هنگامى به او مرد مىگويد، كه بتواند خوب و بد را از يكديگر
تشخيص داده، در مورد امور نظر بدهد. دوران بزرگسالى را نيز