مرئوس (افراد تحت سرپرست) به رئيس داده
مىشود، هيچگاه به رعيت و افراد تحت قيمومت و سرپرستى نمىگويند مراقب دولت و
سرپرست خود باشيد.
بنا بر اين چون وصيّت در حق انصار شده است، امامت و خلافت حق آنها
نيست.
(11236- 11232)
و امّا قوله: احتجّوا بالشّجرة و اضاعوا الثّمرة
منظور حضرت از «ثمرة» خود و اهل بيتش مىباشد زيرا آنها ميوه
شاخههاى پر برگ درخت اسلاماند همان گونه كه لفظ «شجره» را براى قريش به كار
برده، لفظ «ثمره» را به عنوان استعاره در باره خود به كار گرفته است چگونگى فرع و
ثمره بودن آن بزرگوار براى پيامبر را قبلا توضيح دادهايم.
و مقصود از تباه ساختن آن بزرگوار، سهلانگاريى بود كه در باره خلافت
آن حضرت روا داشتند.
احتمال ديگر اين است كه منظور حضرت از ميوهاى كه مردم آن را ضايع
كردند، سنت خدا باشد همان چيزى كه مطابق اعتقاد و باور آن حضرت، ذيحق بودن آن
بزرگوار را براى خلافت واجب مىكرد. با اين توضيح روشن است كه سنت خدا ثمره پيامبر
باشد، و اهمال كارى مردم، ترك وظيفهاى بوده، كه در رعايت حق امام كردهاند.
با اين تفصيل، سخن امام (ع) به منزله برهانى است بر عليه قريش به
مانند برهانى كه بر عليه انصار اقامه كردند. توضيح برهان اين است: اگر قريش از
انصار به امر خلافت سزاوارتر بودهاند! به اين دليل بوده، كه خود را شجره پيامبر
معرّفى كردهاند. و به همين دليل من بر قريش حق تقدّم دارم، چون من ثمره آن درخت
هستم، ميوه درخت به دو دليل از درخت مهمتر است.
1- نزديكى، قرابت و مزيّت ميوه براى صاحب درخت بسيار روشن است.
2- منظور از كشت درخت و توليد آن در حقيقت ميوه است، چه اگر