پس از نقل جريان سقيفه و بيعت با ابو بكر
بشرح كلام امام (ع) بازگرديم خبرى كه امام (ع) از رسول خدا (ص) بر عليه انصار نقل
كرده است، خبر صحيحى است. بخارى و مسلم در كتابهاى مسندشان اين حديث را نقل
كردهاند. از انس بن مالك نقل شده است كه گفت: ابو بكر و عبّاس هنگام بيمارى رسول
خدا (ص) به مجلسى از مجالس انصار وارد شدند و آنها را در حال گريه و زارى ديدند
پرسيدند چرا گريه مىكنيد؟ انصار پاسخ دادند كه خاطره حضور و مجلس [1] پيامبر ما را بگريه انداخته است عباس و ابو بكر
بر پيامبر وارد شده جريان گريه انصار را براى رسول خدا نقل كردند. پيامبر با همان
حالت بيمارى در حالى كه دستمالى بر سر بسته بود، به مسجد آمد و آن آخرين بارى بود
كه به منبر رفت و پس از حمد و ثناى خداوند خطاب به اصحاب چنين فرمود: شما را در
باره انصار كه مورد علاقه و رازداران من بودند، سفارش مىكنم آنها وظيفه خود را
انجام دادند. باقى مانده است آنچه بايد از آن سودمند شوند. بنا بر اين نيكوكارشان
را مورد عنايت قرار دهيد و از بدكارشان صرفنظر كنيد. اين بود سفارش پيامبر (ص) در
باره انصار.
نوع استدلال امام (ع) به اين خبر به شكل قضيه شرطيه متّصلهاى است كه
نقيض تالى در آن استثنا شده است. شكل برهان چنين است.
1- اگر امامت حقّ انصار بود، كه به نفع آنها وصيّت نمىشد.
2- ولى به نفع آنها وصيت شده است 3- پس نمىتوانند امام و رهبر
ديگران باشند.
ملازمه ميان وصيّت در باره آنها و عدم جواز خلافتشان بدين شرح است:
قضاوت عرف در چنين موردى اين است كه توصيه رعايت حال و شفاعت در حق
[1] در عبارت كتاب مجلس رسول ا .. است ولى در بعضى از نسخ از جمله
منهاج البراعه: ذكونا محاسن رسول اللّه مىباشد.