سيد رضى (ره) در باره اين عبارت حضرت، «و لا بقى منكم آبر،» سه قول
نقل كرده:
1- «آبر» كه به معناى اصلاح كننده است و از قول عرب كه مىگويند:
«يأبر النخل» يعنى درخت خرما را هرس كرده گرفته شده است. در اين
عبارت معنايش چنين خواهد شد: هيچ اصلاح كننده درختى از شما باقى نماند.
2- به روايت ديگر «آثر» آثر كسى است كه حديث را روايت كند به نظر
سيّد رضى (ره) درستترين معنا در اين عبارت همين معناست. گويا امام (ع) منظورشان
اين است كه از خوارج خبر دهندهاى باقى نماند و قطع نسل گردند، كسى كه بتواند خبرى
را نقل كند از آنان در روزگار باقى نماند.
3- روايت ديگر «آبز» بازاى نقطهدار كه به معناى قيام كننده است،
يعنى جنبندهاى از شما بر جاى نماند. عرب به هلاك شونده هم «آبز» مىگويد.
(10291- 10274) مىگويم (شارح) در علّت ايراد اين كلام چنين روايت
شده است: هنگامى كه در صفّين قرار داد ترك مخاصمه منعقد و حلّ و فصل نزاع به عهده
حكمين ميان على (ع) و معاويه واگذار شد، خوارج كنارهگيرى كرده، از هر سو فرياد
برآوردند كه حكمى جز حكم خدا نيست. أى على حكم از آن خداست نه از آن تو.
خدا چنين مقرر كرده بود كه معاويه و يارانش تحت فرمان تو قرار داشته
باشند.
وقتى كه ما به حكميّت راضى شديم دچار لغزش شده، اشتباه كرديم. انحراف
و اشتباه ما برايمان روشن شده، به خدا برگشتيم و توبه كرديم، تو نيز اى على همچون
ما به سوى خدا برگرد و توبه كن. بعضى از خوارج بىادبى را به حدّ كمال رسانده گفتند:
تو اشتباه كردى، ابتدا به كفر خود گواهى بده و سپس توبه كن تا از تو اطاعت كنيم.
(10321- 10292) حضرت در زمينه اين هتّاكىها با اين سخن به آنان پاسخ
فرمودند.
حضرت در آغاز سخن، آنها را به گرفتار شدن به بادهاى تند و شديد
نفرين