(جران البعير): جلو گردن شتر از محل ذبح تا جايگاه نحر.
(تبوء وطنه): در آن سكنا گرفت آرام شد.
[ترجمه]
«در آغاز ما با رسول خدا (ص) بوديم، پدران، پسران، برادران و عموهاى
خويش را براى پيشرفت اسلام مىكشتيم و اين كار جز ايمان و تسليم را در ما نمىافزود،
و پايدارى و پايمردى ما را در راه حق و شكيبايى را در تحمل رنج و سوزش درد و كوشش
در جهاد با دشمن را در ما زياد مىكرد.
در صحنههاى خونين پيكار چنين پيش مىآمد كه يكى از ما و ديگرى از
خصم مانند دو قوچ شاخ در شاخ شده و بهم در مىافتادند، و هر يك تلاش مىكرد تا مگر
جان حريف خود را بگيرد و همآورد را از جام مرگ سيراب كند. گاهى پيروزى از آن ما بر
دشمن و گاهى از دشمن بر ما بود. همين كه خداوند راستى و از خود گذشتگى ما را در
راه پيشرفت دين مشاهده كرد. خوارى را بر دشمن و پيروزى را بر ما نازل فرمود، تا
اين كه اسلام بر جايگاه خود استوار شد، و همچون شترى كه به هنگام راحت باش سينه و
گردن خويش را بر زمين مىنهد بدانسان اسلام استقرار يافته پابرجا شد و در جايگاه
خود استوار شده استحكام يافت.
به جان خودم سوگند اگر اين طورى كه شما در راه يارى دين رفتار
مىكنيد ما مسلمين در ركاب پيامبر عمل مىكرديم هيچ استوانهاى از دين برپا
نمىايستاد و براى ايمان هيچ شاخهاى سرسبز نمىشد. به خدا سوگند به اين شيوه
ناپسندى كه شما در جنگ عمل مىكنيد، به جاى شير گوارا، خون خواهيد دوشيد، و پس از
چيره ساختن خصم بر خود پشيمان خواهيد شد ولى چه سود كه براى جبران خسارت بسيار دير
خواهد بود».
[شرح]
(10161- 10082) چنان كه روايت شده است اين سخن را در روز جنگ صفين،
هنگامى كه مردم براى صلح آماده شده بودند ايراد فرموده است. آغاز كلام با عباراتى
شروع