اى ياران صلح طلب من! بدانيد كه معاويه و اطرافيانش چنين نيستند كه
حق طلب بوده و از اين طرح صلح، قصد عدالت و رعايت آن را داشته باشند.
اين پيشنهاد را وقتى مطرح كردند كه صدها سواره را فراروى خود ديدند،
كه با لشكريان فراوان ديگرى پشتيبانى مىشدند، خود را در مقابل سپاهى گران يافتند
كه با تداركات عظيم جنگى پيش مىآمدند و سرزمين آنها را در مىنورديدند، و جايگاهى
كه شاميان اردو زده بودند، با سواره نظامشان اشغال كرده، اطراف چاههاى آب و
چراگاهها را بتصرّف در آوردند. و از هر سو آنها را در ميان گرفته و آثار شكست را
بر آنها آشكار ساختند؛ و در نهايت خود را با جمعيّتى روبرو ديدند كه براستى شكيبا
بوده، و كشته شدن، عزمشان را بر كارزار استوارتر مىكرد، مرگشان براى خدا و در
راه حق تعالى بود. و چنين مرگى بيشتر آنان را در اطاعت جدّى مىساخت و به ملاقات خداوند
حريص مىكرد. آرى چنين هيبتى معاويه و يارانش را به صلح طلبى واداشته، ولى شما
فريب خورده سستى كرديد.
بر خلاف اين سستى و سهلانگارى كه در شما است، ما در ركاب پيامبر (ص)
...
تا پايان، سخن حضرت كه ترجمه شد ادامه مىيابد.
مقصود حضرت از بيان اين بخش سخن، توبيخ و سرزنش يارانش بر ترك جنگ و
كوتاه آمدن در برابر دسيسه دشمنان است كه فريب اينان را خورده، تن به صلح دادند و
بيان اين مطلب كه ما در ركاب پيامبر (ص) تا بدان حد پايمردى مىكرديم، يادآورى
فضيلت و نحوه عمل خود و ديگر ياران مخلص صحابه پيامبر به هنگام كارزار فراروى رسول
خدا (ص) به هدف پابرجايى اسلام و آشكار شدن فرمان خداست، تا بدين وسيله كوتاهى و
عقبنشينى شنوندگان را، نسبت به جديّت و كوشش ياران رسول خدا (ص) در امر جهاد،
روشن سازد. امام (ع) در آغاز به توضيح سختيهايى كه در اين راه متحمّل شده پرداخته،
و بيان مىدارد