است. فروتنى و خوش برخوردى، به نفع خود
اغنياست و سبب مىشود كه، مستمندان نسبت به آنها احساس نفرت نكنند، اين نتيجه و
ثمره همان مصلحتى است، كه ثروتمندان جوياى آن هستند.
خداوند متعال با همين طريقه و روش پيامبرش (ص) را تربيت فرموده است،
آنجا كه دستور مىدهد:
وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ[1] به حقيقت روشن است، كه رمز اين دستور،
ايجاد مهربانى و محبّت، در ميان مسلمانان و احساس آرامش، در كنار رسول خدا (ص) است
و با اين طرز رفتار، سخن آن حضرت را پذيرفته، و با اعتماد به كلامش، اطرافش را
مىگيرند.
پر واضح است كه هيچ يك از اين فوايد، در زمينه بدخلقى و خود بزرگ
بينى حاصل نمىشود؛ چنان كه خداوند مىفرمايد:
... فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ
الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ ...[2]
توضيح مطلب فوق پيرامون تربيت ثروتمندان، بدين سبب بود كه منظور از
حاشيته خطاب به اغنيا باشد. اما اگر مقصود از لفظ «حاشيته» در كلام حضرت،
خدمتگزاران و پيروان باشند، سخن حضرت، به طريق ديگر جنبه تربيتى و فروتنى براى
آنان را دارد، به شرح ذيل:
قاعدة، خدمتكاران و اطرافيان، حافظ آبروى انسانند، و درجه خردمندى
شخص را تعيين مىكنند. مديريّت، حسن تدبير، مصلحت و شايستگى انسان، به ميزان
سختگيرى و درشتخويى، و يا نرمخويى و فروتنى خدمتكاران او نسبت به مراجعه كنندگان و
مردم بستگى دارد و موجب نزديكى، يا دورى، خشم يا