«عفوة»: من اهل و مال: به معنى منتخب و
برگزيدهاى از ميان خانواده و مال نيز روايت شده است. عرب به خلاصه و برگزيده شيء
عفوة مىگويد وقتى گفته شود: اكلت عفوة الطعام؛ يعنى دستچين غذا، خوب و نابش را
خوردم.
شريف رضى در باره فصاحت كلام حضرت مىگويد:
عجب معناى بلند و تعجّب انگيزى را با جمله: و من يقبض عن عشيرته إلخ
اراده فرمودهاند،! زيرا آن كه خير و نيكى را از خويشانش، دريغ مىدارد، در حقيقت
يك دست است كه بخشش را از آنها دريغ داشته است، ولى وقتى به يارى آنان احتياج پيدا
كند و به كمك آنها نياز شديد داشته باشد، گروه زيادى از يارى دادن به او باز
مىايستند و از فريادرسى او خوددارى مىكنند. در نتيجه از يارى دستهاى زيادى محروم
شده، و از قيام و اقدام قدمهاى استوار گروه زيادى بىبهره مانده است. (5471- 5456)
بخش دوم خطبه با اين جمله آغاز مىشود: الا لا يعدلن عن القرابة: «آگاه باشيد از
خويشان فقير و بىچيز كنارهگيرى نكنيد». شارح بدوا بعضى لغات و حالات را توضيح
مىدهد: فعل يراى از نظر اعراب، در محل نصب است، چون حال است براى فاعل «يعدلن»
فعل ان يسدّها از نظر اعراب در محل جرّ است، زيرا بدل از عن القرابة است با توضيح
معانى و حالات بعضى از لغات:
مقصود حضرت از بخش پايانى خطبه، تأييد و تأكيد بر مطالبى است كه قبلا
به منظور تشويق و تحريص به بذل مال و انفاق به مستمندان بخصوص اقربا و خويشان
متذكر شدند و اگر بخش دوّم را به طريقى به بخش اول خطبه ربط دهيم، بخش آخر خطبه
بمنزله نتيجه بيان حضرت خواهد بود.
حاصل فرمايش آن بزرگوار از جمله الا لا يعدلن ... تا ايد كثيرة، نهى
از خرجهاى خدا ناپسندانه است.
حضرت، فعل ان يسدّها را كه در معنى حقيقى بازداشتن جسمى از جسمى به
صورت حسّى به كار مىرود، در بازداشتن و ممنوعيّت معقول، كه