فرا رسيد، دريد از تاريكى استفاده كرد و با
اين كه چندين جراحت برداشته بود، توانست از معركه فرار كند. بعدها اين قصيده را
سرود. حضرت به شعر دريد تمثل جسته است.
امام (ع) دريد را از جهت نسبت وى به هوازنيها اخو هوازن خوانده است،
زيرا او دريد بن صمّة از فرزندان بنى جشم بن معاوية بن بكر بن هوازن است، چنان كه
خداوند متعال در قرآن فرموده است «وَ اذْكُرْ أَخا عادٍ»[1] منظور پيامبر قوم عاد است و يا اين آيه
كه: «إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ»[2]. كه مقصود لوط پيامبر است و از جهت نسبتى كه به قوم خود داشته است
«اخو» خوانده شده است! در به كارگيرى لفظ اخوّت به طور مجاز صرف وابستگى و مشابهت
كفايت مىكند، قبلا در اين باره بحث كافى انجام گرفت.
جهت تمثّل جستن امام (ع) به اين شعر بيان اين حقيقت است، كه مثل من،
در نصيحت كردن و بر حذر داشتن شما از پذيرفتن حكميّت، و مخالفت كردن با فرمان من،
كه موجب پشيمانى گرديد، مثل اين گوينده با قوم خويش است. وقتى كه آنها را نصيحت
كرد و آنها قبول نكردند، و در نتيجه دچار پشيمانى و هلاكت شدند.
آنچه حضرت پيروانش را بدان امر فرمود، رها كردن حكميّت و شكيبايى بر
كارزار با اهل شام بود. خلاصه موضوع اين كه در ليلة الهرير نشانههاى پيروزى ياران
امام بر مردم شام (طرفداران معاويه) آشكار گرديد، به گونهاى كه شكست و هلاكت را
براى خود مسلّم ديدند. معاويه با عمرو عاص براى نجات خود و اطرافيانش مشورت كرد.
عمرو عاص گفت: سپاهيان تو با لشكريان على (ع) برابرى نمىكنند. و تو خود نيز مثل
على (ع) نيستى. زيرا او به حكم خدا با تو
[1] سوره احقاف (46) آيه (21): به يادآور اى رسول حال پيغمبر قوم
عاد را ....