تصميمگيرى و متفرّق بودن انديشه و افكار و
اراده آنها دلالت دارد، زيرا بر مصلحتى كه وضع آنها را در دو جهان نظام بخشد
اجتماع نمىكنند. روشن است كه با داشتن چنين خصلتهايى، آگاهى اندكى بر انسان
حكمفرماست.
نقصان خرد نشانه نادانى است و نادانى يكى از رذايل اخلاقى به حساب
مىآيد.
هفتمين ويژگى زشت اخلاقى كوفيان، اين است كه مرد جنگ و جهاد نبودند،
زيرا جنگ و جهاد بر محور شجاعت و ثبات رأى دور مىزند. پيش از بيان اين عبارت،
حضرت اشاره به سست عنصرى و ناتوانى انديشه آنان فرمود پس پر واضح است كه با توجّه
به اين ناتوانى، ديگر مرد پيكار و جهاد نبودند.
امام (ع) چون لفظ «نار» (آتش) را براى هيجان و التهاب جنگ به دليل
سختيهاى آن استعاره آورده است، اين استعاره را با واژه «اسعار» كه به معناى آتش
افروزى است ترشيح آورده و افراد را بدان توصيف كرده است.
ويژگى ديگر كوفيان، كه هشتمين توصيف آنان نيز هست اين بود كه فريب
دشمنان را مىخوردند ولى خود توان فريب دادن دشمنان را نداشتند. و به پستى اخلاق و
ابلهى آنان همين بس كه خصم به آسانى مىتوانست آنان را بفريبد.
[مانند قرآن بر نيزه كردن دشمن در صفين].
نهمين صفت آنها بفرمايش امام (ع) اين بود كه كشورشان از اطراف مرتب
كوچك مىشد و آنها نسبت به اين موضوع بىاعتنا بودند، بدين توضيح كه دشمن همواره
در هر زمان ممكن بر پارهاى از سرزمين آنها يورش مىآورد و بعضى از بلاد را تصرّف
مىكرد و كوفيان از خود تعصّب و غيرتى نشان نمىدادند. اين امر نشانه فرومايگى و
سست عنصرى آنها در امورشان بود.
دهمين خصلت، آنان اين بود كه در غفلت و بيخبرى بودند، با وجودى كه
دشمنانشان بيدار و هوشيار بودند. اين فرمايش حضرت بدگويى كوفيان به دليل غفلت در
امور بود با اين كه امام (ع) از آنها انتظار آگاهى و هوشيارى داشته