ناحيه امير مؤمنان (ع) دليلى گويا و گواهى
صادق است: نقّاد با بصيرت و روشنبينى چون عمرو بن جاحظ، اين خطبه را در كتاب بيان
و تبيين نقل و سپس انتقاد كرده است كه اين خطبه از معاويه نيست و نام شخصى كه اين
خطبه را به معاويه نسبت داده ذكر مىكند و سپس چنين مىگويد:
اين خطبه به گفتار على (ع) به دليل تقسيمبندى مردم به دستههاى
مختلف شباهت بيشترى دارد. خبر دادن از وضعيّت هر گروهى از مردم به لحاظ پيروزى،
ذلّت و خوارى، تقيّه و ترس به سخن امير مؤمنان «ع» سازگارتر است و آن گاه مىپرسد
چه وقت و در چه حالى معاويه را ديدهايم كه در گفتارش راه و روش پارسايان و زاهدان
را ترسيم نموده و طريقه عبادت نيايشگران را بيان كرده باشد؟! (7247- 7228) در خطبه
حضرت، پارهاى از زمانها بر بعضى برترى داده شده است، نيكى را به بعضى از زمانها و
بدى را به بعضى ديگر نسبت دادن؛ و اين برترى دادن بعضى از زمانها بر بعضى نسبت
درستى است، زيرا زمان از اسبابى است كه در اين جهان نقش آماده كننده دارد. آنچه در
زمان تحقّق مىيابد، نيك يا بد شمرده مىشود.
گاهى روزگاران به نسبت آمادگى پذيرش نيك و بد فرق دارند. در پارهاى
از زمانها بر حسب آمار، شر و بدى فراوانى وجود دارد، به اين لحاظ گفته مىشود:
روزگار دشوار، زمان ستمگر؛ بويژه در زمانى كه دين رو به ضعف داشته
باشد و قوانين شريعت كه نظام بخش جهان و بقاى آن است و موجب زندگى جاويد آخرت
مىشود بىاعتبار شود. در بعضى از زمانها نيكى و خير فراوان است، بدين سبب روزگار
نيك و زمان دادگرى گفته مىشود و آن هنگامى است كه وضع مردم درست و منظم باشد.
بخصوص روزگار نيرومندى و جلوه و پايدارى دين كه گوهر و ناموس شريعت محفوظ باشد.
توضيح فوق برداشتى از نيك و بد، در صورت مجزّا نگرى به اجزاى زمان