(اعاليل): جمع اعلال، و آن جمع علّه به معناى تعلّل ورزيدن، به كارى
اقدام نكردن به دليل بيمارى يا مانع ديگر است.
(اضاليل): جمع اضلال و آن جمع علّه است ضلّه اسمى است برگرفته از
ضلال به معناى باطل و گمراهى.
(مطول): زياد امروز و فردا كردن وعدههاى زياد براى پرداخت دين، دادن
و وفا نكردن به وعده.
(جدّ): اجتهاد و كوشش، تلاش.
(اخيب): نااميدى (افوق): تيرى كه قسمت بالاى آن شكسته باشد.
(ناضل): تيرى كه به هدف نرسد.
[ترجمه]
«اى مردمى كه بدنهايتان مجتمع و انديشههايتان پراكنده است! سخن شما
در اغراق گويى و لاف و گزاف سنگهاى سخت را نرم مىكند امّا عملتان دشمنان را به
طمع حمله مىاندازد! به هنگام گرد آمدن در مجالس در باره جنگ چنين و چنان
مىگوييد. امّا وقتى كه جنگ واقعى آغاز مىشود، از پيكار فرار مىكنيد و «اى جنگ
از ما دور شو» را بر زبان مىرانيد.
بزرگوارى و پيروزى نيافت آن كه شما را به جنگ فرا خواند، آسايش نديد
قلب آن كه به شما دل خوش كرد. دلايل شما براى پيكار نكردن با دشمن، گمراهى است،
مانند بدهكارى كه براى اداى دين خود امروز و فردا مىكند. شما نيز به دلايل بيهوده
و واهى، امروز و فردا مىكنيد و از رفتن به جنگ سر باز مىزنيد.
شخص خوار و ذليل نمىتواند از ستمى كه بر او رفته است، جلوگيرى كند،
حق جز با كوشش به دست نمىآيد.
شما بعد از آن كه سرزمين خود را از دست داديد از كدام سرزمينى دفاع
مىكنيد؟ و پس از من در ركاب كدام امام مىجنگيد؟.
بخدا سوگند، فريب خورده كسى است كه فريب شما را بخورد! آن كه بخواهد
به وسيله شما رستگار شود، اميد بيجا داشته است، چنان است كه در بازى قمار، با تير
بدون سهم و نصيب پيروز شود! كسى كه در مقابل دشمن به شما دلگرم