responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 1  صفحه : 668

يعنى جمعيّت فراوانى گرد آورده بودند و آن كنايه از اين است كه جمعيّت خود را براى مقصودى كه داشتند جمع‌آورى كرده بودند.

(5147- 5144)

فرموده است: يرتضعون امّا قد فطمت.

امام (ع) «امّ» را براى خود يا براى خلافت استعاره آورده است، در اين صورت بيت المال به منزله شير و مسلمانان به منزله بچّه‌هاى شيرخوار بيت المال‌اند. و شير خوردن مردم از پستان بيت المال كه اكنون خشك شده، كنايه است از تقاضاى عده‌اى از مردم براى دريافت بخششهاى و هدايا از بيت المال، چنان كه عثمان به آنها بخشش و هدايا مى‌داد و در اين راه بعضى را بر بعضى برترى مى‌بخشيد. ولى امام (ع) اين كار را منع كرد.

(5152- 5148)

فرموده است: و يحيون بدعة قد اميتت.

اين كلام امام (ع) اشاره به همين فزون طلبى بى‌دليل است كه بر خلاف سنّت رسول خدا (ص) و دو خليفه اوّل بوده است و بدعتى است در مقابل سنّت و مقصود از «اماتتها» كنار گذاشتن اين بدعت است به وسيله امام (ع) در زمان خلافتش.

فرموده است: ليعودنّ الباطل فى نصابه‌

اين جمله امام (ع) ترساندن مردم است از بازگشت به دوران باطل جاهليّت و بدين سبب شنوندگان را براى جنگ بسيج مى‌كند.

(5160- 5153)

فرموده است: يا خيبة الدّاعى من دعا؟

اين جمله به منزله تعجّب از فريبكارى بزرگى است كه دعوت كنندگان مردم براى جنگ با آن حضرت به راه انداخته بودند، و جمله «من دعا» و «ما اجيب»، پرسشى است بر سبيل تحقير دعوت شدگان به جنگ و يارانشان، زيرا مردم عوام و بى‌اراده را جمع كرده بودند و دعوت براى يارى چيزى مى‌كردند كه باطل بود.

فرموده است: لو قيل ما انكر فى ذلك و ما امامه و فيمن سنّته و اللّه اذن لزاح الباطل عن نصابه و انقطع لسانه.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 1  صفحه : 668
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست