يعنى جمعيّت فراوانى
گرد آورده بودند و آن كنايه از اين است كه جمعيّت خود را براى مقصودى كه داشتند
جمعآورى كرده بودند.
(5147- 5144)
فرموده
است: يرتضعون امّا قد فطمت.
امام (ع)
«امّ» را براى خود يا براى خلافت استعاره آورده است، در اين صورت بيت المال به
منزله شير و مسلمانان به منزله بچّههاى شيرخوار بيت المالاند. و شير خوردن مردم
از پستان بيت المال كه اكنون خشك شده، كنايه است از تقاضاى عدهاى از مردم براى
دريافت بخششهاى و هدايا از بيت المال، چنان كه عثمان به آنها بخشش و هدايا مىداد
و در اين راه بعضى را بر بعضى برترى مىبخشيد. ولى امام (ع) اين كار را منع كرد.
(5152- 5148)
فرموده
است: و يحيون بدعة قد اميتت.
اين كلام
امام (ع) اشاره به همين فزون طلبى بىدليل است كه بر خلاف سنّت رسول خدا (ص) و دو
خليفه اوّل بوده است و بدعتى است در مقابل سنّت و مقصود از «اماتتها» كنار گذاشتن
اين بدعت است به وسيله امام (ع) در زمان خلافتش.
فرموده
است: ليعودنّ الباطل فى نصابه
اين جمله امام
(ع) ترساندن مردم است از بازگشت به دوران باطل جاهليّت و بدين سبب شنوندگان را
براى جنگ بسيج مىكند.
(5160- 5153)
فرموده
است: يا خيبة الدّاعى من دعا؟
اين جمله به
منزله تعجّب از فريبكارى بزرگى است كه دعوت كنندگان مردم براى جنگ با آن حضرت به
راه انداخته بودند، و جمله «من دعا» و «ما اجيب»، پرسشى است بر سبيل تحقير دعوت
شدگان به جنگ و يارانشان، زيرا مردم عوام و بىاراده را جمع كرده بودند و دعوت
براى يارى چيزى مىكردند كه باطل بود.
فرموده
است: لو قيل ما انكر فى ذلك و ما امامه و فيمن سنّته و اللّه اذن لزاح الباطل عن
نصابه و انقطع لسانه.