هدايت شدن، در دين و
شنيدن و هدايتشان شكّ وجود دارد. و تمام جمله بيان تنفّر از ادامه غفلت آنهاست و
يادآوريى اين نكته است كه در عبرت گرفتن بايد از خدا مدد خواست.
(4950- 4940)
فرموده
است: بحقّ اقول لكم لقد جاهرتكم العبر و زجرتم بما فيه مزدجر.
پس از آن كه
امام (ع) اثبات كرد كه آنها حقايق پس از مرگ را گويا ديدهاند و شنيدهاند اين
جمله را براى توضيح ديدن و شنيدن آنها آورده است و اين كه با پيشامدهاى ناگوارى كه
براى آنها پيش آمده است عبرتها آشكار شده و از پيشينيان نيز عبرت آموختهاند و
آنچه از مشكلات شنيدهاند براى پند گرفتن كافى است و آن مشكلاتى كه شنيدهاند
نهىهاى پىدرپى مؤكّدى كه وعدههاى ترسناك مىدهد و مجازاتهاى مهيّايى دارد كه
كمترين آنها موجب عبرت گرفتن براى صاحبان خرد مىشود، چنان كه خداوند تعالى فرموده
است: «وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنَ الْأَنْباءِ ما فِيهِ مُزْدَجَرٌ
حِكْمَةٌ بالِغَةٌ فَما تُغْنِ النُّذُرُ»[1].
(4960- 4951)
فرموده
است: و ما يبلّغ عن اللّه بعد الرّسل السّماء الّا البشر
اين سخن امام
(ع) اشاره به اين است كه در عالم وجود براى هدايت به سوى حق تعالى جز زبان انبيا
راه ديگرى نيست كه مردم را به حق دعوت كند.
وقتى دعوت
مردم به خداوند متعال از طريق وعده و وعيد و ضرب المثل و يادآورى موارد عبرت انگيز
مردمان گذشته ممكن نباشد در اين صورت عذاب بر چنين مردمى رواست. و اين وعده و وعيد
و ضرب المثلها و موارد عبرتآموز گذشتگان روشن نمىشود، مگر با زبان فرستادگان
بشرى (پيامبران). بنا بر اين پس از ملائكه ممكن نيست پيامهاى الهى جز از طريق
انبيا به مردم برسد، پس قطعاً دستورات انبيا براى توجّه مردم به خدا كافى به نظر
مىرسد.
[1]
سوره قمر (54): آيه (4- 5): از خبرهاى غيبى آنچه كه براى آنها موجب عبرت مىشود به
آنها رسيده است، اين اخبار حكمتهاى متعالى هستند، آيا براى بيم دادن كفايت
نمىكند؟