فرموده
است: لا يهلك على التّقوى سنخ اصل و لا يظمأ عليها زرع قوم.
در اين قسمت
امام (ع) به دو طريق لزوم تقوا را تذكّر مىدهد:
يكى آن كه هر
اصلى كه بر تقوا بنياد شود محال است كه خراب شود و بنيانگذار آن زيان بيند، چنان
كه خداوند متعال فرموده است: «أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى
تَقْوى مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيانَهُ عَلى شَفا
جُرُفٍ هارٍ»[1].
دوّم، آن كه
هر كس براى آخرت كشت كند و معارف الهى را در سرزمين نفس خود بكارد يا مثلًا كارهاى
دنيوى انجام دهد. مانند اعمالى كه مصالح زندگى مادّى انسان را تأمين مىكند، و آن
را به آب تقوا سيراب كند و تقوا را اصل قرار دهد، بر چنين زراعتى تشنگى عارض
نمىشود بلكه قويترين ساقه و پاكيزهترين ميوه از آن به دست مىآيد.
به كار بردن
كلمه «زرع» و اصل در عبارت امام (ع) كنايه است از آنچه بيان كرديم.
(4258- 4248)
فرموده
است: فاستتروا ببيوتكم و اصلحوا ذات بينكم و التّوبة من و رائكم.
چنان كه
دانستى اين بخش در خطبه، قبل از جمله من ابدى صفحته للحقّ هلك مىباشد و نيز قبل
از جملهاى كه دلالت بر تهديد دارد آمده است و آن جمله تهديدآميز اين است: «آگاه
باشيد خداوند تربيت اين امّت را شلّاق و شمشير قرار داده است و هيچ امامى براى
تربيت جامعه از شمشير و شلّاق صرف نظر نمىكند. بنا بر اين در خانههاى خود
بماندى». اين در خانه ماندن سبب ريشه كن شدن اساس فتنه از بين آنهاست. لزوم در
خانه ماندن براى اين بوده است تا اجتماع تشكيل نشود و سبب فخر فروشى و مشاجره و
تنفّر نشود. از ميان برخاستن فتنه سببى است براى اصلاح بين مردم و لذا امام (ع)
مىفرمايد در
[1]
سوره توبه (9): آيه (109): آيا كسى كه كارهاى خود را بر تقواى خدا و رضايت او بنيان
نهد بهتر است يا كسى كه كارهاى خود را بر بنيادى سست و متزلزل بنا نهد.