آغاز تا انجام عمر به
سوى خدا سفر مىكند و در پايان سفر ناگزير يا به بهشت مىرود يا به جهنّم، پس بهشت
و جهنّم در اين سفر پيش روى او هستند و به يكى از آنها مىرسد. و آن كه هميشه به
سمت هدف معيّنى حركت مىكند چگونه سزاوار است به امورى بپردازد كه براى اين سفر
مفيد نيست.
حضرت فعل
«شغل» را به صورت مجهول آورده است چون هدف در اينجا ذكر شغل مىباشد و يا سرگرمى
است كه خداوند با ايجاد بهشت و جهنم و تشويق و ترساندن از آنها فراهم آورده است.
بنا بر اين نايب فاعل (خداوند) به دليل عظمت و بزرگى يا ظهور، ذكر نشده است سپس
امام (ع) مردم را به لزوم پرداختن به بهشت و جهنّم توجه داده و در اين ارتباط مردم
را به سه دسته تقسيم كرده است كه:
(4193- 4182)
فرموده
است: ساع سريع نجا، طالب بطىء نجا، و مقصّر فى النّار هوى.
دليل منحصر
كردن مردم به اين سه دسته اين است كه مردم بعد از انبيا يا طالب خدا هستند و يا
تارك او. خداجويان يا به نهايت سعى و كوشش و توان، در رسيدن به رضاى حق مىكوشند و
يا در اين باره سستى و سهلانگارى مىكنند، بنا بر اين خداجويان دو دسته و تاركان
خدا يك دستهاند كه بيشتر از اين تقسيم نيست. البته خداجويان داراى درجات و مراتب
مختلفند.
دسته اوّل،
رستگارانى هستند كه گوى سبقت را از همگان ربوده و از عذاب رهايى مىيابند چنان كه
خداوند فرموده است. «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيمٍ
فاكِهِينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحِيمِ»[1].
دسته دوّم
خداجويانى هستند كه در راه رسيدن به رضاى حق كوتاهى مىكنند. اگر انبيا را قسم
چهارمى ندانيم چون (خطبه، مردم را به پنج دسته
[1]
سوره طور (52): آيه (17): همانا پرهيزگاران در بهشت و نعمت خواهند بود و بدانچه
خداوند به آنها داده و آنها را از عذاب جهنم رهانيده خوشحالند.