مردم امتحان مىشوند
و بهشت و جهنّم در پيش رويشان است. (و در همين رابطه مردم به سه دسته تقسيم
مىشوند) تلاش كننده موفّق و خواهان اميدوار (به بهشت مىروند) و كوتاهى كننده از
فرمان خدا به جهنّم مىرود. اين سه تا و دو تاى قبلى مىشوند پنج تا كه ششمى
ندارد. فرشتگان پرواز كننده و پيامبرى كه هدايت كننده است از اين اقسام به حساب
نمىآيند. آن كه ادّعاى باطل كرد هلاك شد و آن كه افترا بست ضرر كرد. به چپ و راست
رفتن گمراهى است و راه حقيقى راه وسط است. و بر همين راه وسط رفتن، (نه چپ روى و
نه راست روى) كتاب خدا و دستورات پيامبر استوار است. آگاه باشيد كه خداوند تربيت
اين امّت را تازيانه و شمشير قرار داده است، هيچ امامى در اين موضوع كوتاهى
نمىكند. در خانههاى خود بمانيد و رابطه بين خود را اصلاح كنيد، توبه در پشت سر
شماست. هر كس رو در روى حق بايستد هلاك مىشود. بدانيد هر قطعه زمينى كه عثمان
بخشيده باشد و آنچه از بيت المال گرفته باشد، به بيت المال برمىگردد. اگر مالى را
بيابم كه مهر زنان شده و يا به سرزمينهاى دور بخشيده شده باشد به بيت المال
برمىگردانم زيرا اگر حق سبب گشايش امور نشود باطل هرگز سبب گشايش نخواهد شد. اين
سخن من است و براى شما و خود طلب آمرزش مىكنم [1].»
اين بخش از
خطبه را در خطبه 14 توضيح داديم، اينك به تفسير آن برگشته و مىگوييم:
[تتمه
لغات]
(الذّمة):
حرمت، عهد و پيمان (الرّهينة): گرو (الزّعيم): ضامن. در حديث آمده است كه زعيم به
معناى تاوان دهنده است.
(مثلات):
كيفرها.
(الحجر):
بازداشتن و مانع شدن.
[1]
خطبه ذكر شده در ايثار مفيد است و ابن ابى الحديد با تغيير الفاظ، آن را شرح داده
است.