«خفقان» نيايشى است
براى دلهاى خائف و ترسناك، آنها كه هميشه از خشيت خدا هراسناكنند و چون دورى از
عذاب خدا را اميدوارند داراى آرامش و اطمينان و ثبات قدم مىباشند و پرهيزگارى سبب
آرامش و اطمينان دل مىشود.
بعضى «ربط»
را مجهول خواندهاند كه نتيجه چنين مىشود: «خداوند قلبهاى خائف از خود را سكون و
آرامش مىبخشد و آنها را در درجه خائفان قرار مىدهد. مفهوم كلام امام (ع) اين است
كه خائفان از حق، مواظب امور نهى شده هستند و به طاعت خدا مىپردازند.
ارتباط اين
كلام امام (ع) كه مفهوم ستايش دارد با جمله ما قبل كه معناى نكوهش داشت اين است كه
بيان بزرگوارى و فضيلت داشتن در زمينه توبيخ به اين منظور است كه توبيخ شدگان، راه
صاحبان فضيلت را بروند و صفات آنها را داشته باشند و اين رويّه بزرگترين روش و
زيباترين نتيجهگيرى براى همگون ساختن مردم با اهل فضيلت است. گويا امام (ع)
مىفرمايد: چگونه به سخن من توجّه كند آن كه به سخن خدا و رسول توجّه نكرده است؟
خدا به خائفان خبر بدهد، آنها كه اوامر خدا را رعايت مىكنند و از عذاب خدا
مىترسند. چه ضررى دارد براى شما اگر به خائفان تشبّه پيدا كنيد و به حق بازگرديد
و همانند پيكرى واحد به حق قيام كنيد.
(3154- 3145)
فرموده
است: ما زلت انتظر بكم عواقب الغدر و اتوسّمكم بحلية المغترّين
كلام امام
(ع) اشاره به اين است كه عاقبت كار مخالفان را يا از بدان سبب كه پيامبر (ص) به آن
حضرت اطلاع داده بود كه پس از بيعت حيلهگرى و پيمان شكنى خواهند كرد، و يا از
احوال آنها به فراست دريافته بود كه چنين خواهد شد، پيشبينى مىكرد، و به همين
حقيقت اشاره كرده است كه فرموده: شما را در زىّ فريب خوردگان مىبينم، زيرا آن
حضرت فهميده بود كه آنها اهل فريب و باطلند و اين كه با كمترين شبهه باطل را مىپذيرند
از صفاتشان پيدا بود، و اين