سخنان انبيا و دعوت
كنندگان به خدا بهره نمىبرد نفرين كرده و مىفرمايد شايسته چنين گوشى اين است كه
كر باشد، زيرا فايدهاى كه از گوش منظور است اين است كه مقصود حكمتهاى الهى را
دريابد و نفس را در جهتى كه سبب كمالش مىشود هدايت و او را براى رسيدن به كمال و
به پيشگاه حق متعال يارى كند.
وقتى كه نفس
از تحصيل امور مفيد به وسيله شنيدن، روى گردان باشد چه بسا امورى را دريافت كند كه
منجر به بديها شود و او را به پستى بكشاند، در اين صورت همان به كه چنين گوشى كر
باشد.
كسانى كه فعل
«وقر» را مجهول قرائت كردهاند، مقصودشان اين است كه خداوند چنين گوشى را كر كند و
چنين كلامى به عنوان تمثيل به هنگام توبيخ و سرزنش مردم كه از اوامر و دستورات خدا
اعراض كردهاند آورده مىشود.
كلمه «واعية»
كنايه از نفس خود حضرت است، زيرا آن حضرت با صداى بلند و موعظه حسنه آنها را تبليغ
كرد و به الفت و محبّت برانگيخت كه وحدت مسلمين را بر هم نزنند، ولى آنها
نپذيرفتند. دليل ارتباط جمله: وقر سمع لم يفقه الواعية، با جملات قبل اين است:
امام (ع) در آغاز اشاره به فضيلت خود بر آنان فرمود و اين كه آن حضرت كسى است كه
فضيلت و شرف از ناحيه او كسب مىشود. با اين حال آنها از امام (ع) كنارهگيرى كرده
از فرمان و اطاعت او با تكبّر سر باز زدند و همين مخالفت آنها موجب شد كه امام (ع)
آنها را نفرين كند كه چگونه دلايل پيروى از حضرتش را در نيافتند بعد از آن كه همه
را شنيده بودند. و اين مانند مثلى است كه گفتهاند: يكى از علما به شاگردش كه رقيب
او شده و مدّعى بود كه فضيلتش همچون استاد است گفت: توبه وسيله من از نادانى بيرون
آمدى و منزلتت در ميان مردم زياد شد و من سبب بزرگوارى تو شدم حال بر من تكبّر
مىكنى؟ گوشت كر باد چرا سخن مرا نشنيدى و قبول نكردى؟