«به وسيله ما
از ظلمتهاى كفر و ضلالت به نور حق هدايت شديد و بر كوهان بلند يقين سوار شديد و به
وسيله ما از تاريكيهاى جهل و گمنامى بيرون آمديد. كر باد گوشى كه حق را شنيد و پند
نگرفت، چگونه صداى خفيف را مىشنود كسى كه از شنيدن صداى بلند خوددارى كرده است
[منظور از صداى بلند دعوت پيامبر (ص) و منظور از صداى خفيف دعوت امام (ع) است]،
دلى كه از خوف خدا نلرزد بىتپش باد، من هميشه منتظر عواقب حيلهگرى شما (طلحه و
زبير) بودم، به فراست دريافته بودم كه شما به لباس فريب خوردگان در آمديد، دين
دارى من موجب شد كه شما مرا به درستى نشناسيد و روشن ضميرى من باطن شما را برايم
آشكار ساخت. من شما را به راه حق راهنمايى كردم وقتى كه در جادّه گمراهى اجتماع
كرده بوديد و راهنمايى نداشتيد، چاه مىكنديد ولى آب به دست نمىآورديد. امروز
چنان حقانيت خود را اثبات مىكنم كه حيوانات بىزبان هم آن را فهميده و به آن
اعتراف كنند. دور باد از من انديشه كسى كه از من تخلّف كند زيرا از زمانى كه حق را
شنيدهام هرگز در آن شك نكردهام، ترس موسى (ع) هرگز براى خود نبود بلكه از آن
مىترسيد كه نادانان پيروز شوند. و قدرت به دست گمراهان بيفتد. امروز ما بر سر دو
راهى حق و باطل رسيدهايم هر كس به آب اعتماد كند تشنه نمىشود».
[شرح]
نقل كردهاند
كه اين خطبه را امام (ع) پس از قتل طلحه و زبير ايراد فرموده است.
بايد دانست
كه اين خطبه از فصيحترين سخنان امام (ع) است و بسيارى از مقاصد پندآموزى كه جان
انسان را صفا مىبخشد در بر دارد، با اين كه در نهايت اختصار بيان شده است. از
فصاحت عجيب و بلاغت شگفتآور اين خطبه اين است كه هر جملهاى به تنهايى معنايى
مفيد و مستقلى دارد و در عين حال چنان كه بيان خواهيم كرد داراى نظم و تركيب
زيبايى است.