(غرور):
بىخبرى، غفلت (ثبور): هلاكت (قياس): چيزى را به چيزى سنجيدن و يكى را در حكم به
ديگرى ملحق كردن (يفئ): باز مىگردد.
(غلو): گذشتن
از حدّى كه گذشتن از آن حد شايسته نيست.
(تالى): پيرو
(ولايت): سرپرستى و از جمله وليّت الامر اليه وليّا گرفته شده و به معناى آن
نزديكى به چيزى است (خصايص): جمع خصيصه، خاص و مختصّ بودن به چيزى.
[ترجمه]
«مخالفان ما
فساد و تباهكارى و نافرمانى را در دلها كاشتند و از آب غرور و فريب آن سيراب
ساختند و (نتيجه) آن را كه هلاكت بود چيدند. هيچ يك از افراد اين امّت با آل محمّد
(ص) قابل مقايسه نيست، آنان كه همواره از نعمتهاى خاندان پيامبر برخوردار بودهاند
با آل او برابر نيستند، زيرا آل محمّد (ص) پايههاى دين و استوانه يقين هستند. تند
روان در دين به آل پيامبر بر مىگردند و عقب ماندگان به ايشان ملحق مىشوند.
ويژگيهاى امامت حق آنهاست. و جانشينى و وراثت پيامبر از آنهاست.
اكنون (زمان
حكومت امام على (ع) حق بازگشته و به جايى كه از آنجا رفته بود منتقل شده است».
[شرح]
(2472- 2465)
سخن امام
(ع) كه فرمود: زرعوا الفجور و سقوه الغرور،
استعارهاى
زيباست، زيرا كلمه «فجور» عبارت است از بيرون آمدن از ملكه عفّت و زهد و شكستن
حدود عفّت و گرايش به افراط در جهت مخالف زهد، و معناى زراعت افشاندن دانه در زمين
است.
امام (ع) لفظ
زرع را براى افشاندن بذر «فجور» در زمين دلها استعاره آورده است.
بعلاوه
انتشار بذر و رشد آن در ميان مخالفان ديانت شباهت به رشد بذر و انتشار آن در زمين
پيدا كرده است و قرينه ديگرى است براى استعاره، چون غرور و غفلت مخالفان ديانت به
علّت عدولشان از راه راست و گرايش