است و اين نهايت
بندگى و فرمانبردارى را مىرساند. پس آن كه امر خدا را در اعمال حج اطاعت مىكند
بدون آن كه فلسفه آن را بداند مخلصى است كه بر او علامت مخلصان آشكار است و معتقدى
است كه تواضع او براى جلال و مرتبت پروردگار جهان روشن است. چون خداوند سبحان بر
غيب و شهادت عالم است نمىتوان گفت كه حج علامتى است كه خداوند به احوال بندگان
خود از طاعت و معصيت آگاه مىشود. بنا بر اين معناى جمله و عبارت به جدا شدن نفوس
كامل يعنى كسانى كه مطيع اوامر خدا هستند و خالصانه او را مىپرستند از ديگر نفوس
باز مىگردد، زيرا اين عبادت از گرامىترين چيزهايى است كه نفس انسانى به وسيله آن
استعداد مىيابد و داراى كمال مىشود كه با آن استعداد و كمال از افراد نافرمان
مشخص مىشود. با توضيح فوق روشن مىشود كه انجام حج نشانهاى است كه فرمانبرداران
از نافرمانان جدا مىشوند.
(2134- 2127)
فرموده
است: و اختار من خلقه سماعا ...
اين عبارت
امام (ع) به حاجيانى اشاره دارد كه در آيه شريفه آمده است:
در تاريخ
آمده است ابراهيم (ع) چون از ساختن خانه كعبه فراغت يافت جبرائيل (ع) وارد شد و به
ابراهيم (ع) امر كرد كه به مردم اعلان حج كند.
ابراهيم (ع)
فرمود پروردگارا صداى من به جايى نمىرسد. خداوند به ابراهيم (ع) فرمود: اعلان حج
با تو و رساندن پيام با ماست. حضرت ابراهيم (ع) بر بالاى مقام رفت. خداوند متعال
مقام ابراهيم (ع) را چنان والا و اشرف قرار داد كه به مثابه كوههاى بلند قرار گرفت
و آن گاه به راست و چپ، شرق و غرب رو كرده و ندا در داد اى مردم بر شما حج خانه
خدا واجب شده است پروردگارتان را اجابت
[1]
سوره حجّ (22): آيه (27): در ميان مردم براى انجام حج اعلان كن، مردانى نزدت
بيايند از همه سو از دورترين نقطه با شترانى لاغر.