7- ويژگى هفتم
تلاوت كننده اين است كه هر خطابى كه در قرآن از امر و نهى و وعد و وعيد آماده است
به نفس خود اختصاص دهد
و چنين فرض
كند كه مقصود از فرد مورد خطاب خود اوست مثلًا اگر داستان پيشينيان و انبيا را
مىشنود بداند كه مقصود نقل داستان نيست بلكه عبرت گرفتن از آن است. پس نبايد چنين
اعتقاد داشته باشد كه آيات قرآن مخاطبين خاصى داشته و مقصود آيات آن افراد خاصّ
بودهاند، زيرا قرآن و ساير خطابات شرعى كه وارد شده است از باب «مقصود تويى، اى
همسايه بشنو» مىباشد كه به كنايه و يا تمثيل و يا شرح حال ديگران وظيفه انسانها را
تعيين مىكند و تمام آيات قرآنى نور و هدايت و رحمت است. و به اين دليل است كه
خداوند همگان را به سپاسگزارى نعمت كتاب امر كرده و فرموده است: وَ إِذا
طَلَّقْتُمُ النِّساءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ
سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَ لا تُمْسِكُوهُنَّ ضِراراً[1].
هر گاه تلاوت
كننده خود را مخاطب قرآن فرض كند صرف خواندن قرآن را پيشه خود نمىسازد. بلكه
مانند بندهاى كه كتاب مولاى خود را كه براى او نوشته شده تا در آن تدبّر و مطابق
آن عمل كند، به آن توجّه مىكند حكيمى در اين باره گفته است اين قرآن در بردارنده
دستورالعملهايى است كه از جانب پروردگار نازل شده تا در نمازهاى خود به آنها
بينديشيم و در مكانهاى خلوت از امور ممنوعه خوددارى كنيم و در طاعت و فرمانبردارى
به سنّتهاى آن عمل كنيم.
پس از اين كه
تلاوت كننده قرآن، خود را مخاطب قرآن قرار داد، بر حسب اختلاف آيات دلش تأثّرات
مختلفى مىيابد و براى او به حسب هر فهم و دركى، حال و وجدى پيدا مىشود كه در آن
حالت نفس خود را متوجه ترس، اندوه، اميد و پندآموزى كه بر او عارض شده مىكند. بنا
بر اين براى انجام كارى آماده و يا منفعل مىشود و بر اثر انفعال تأثّر و خشيت
پيدا مىكند و هر چه معرفت او كاملتر
[1]
سوره بقره (2): آيه (231): نعمت خدا و آنچه را كه در مورد پند و موعظه نازل كرده
است به ياد آوريد.